شنبه ۱۳۹۵/۰۸/۰۱

برچسبها:
مردان,
بزرگ,
انقلاب
شنبه ۱۳۹۵/۰۷/۰۳

برچسبها:
رهبر,
انقلاب
جمعه ۱۳۹۱/۰۳/۱۲
ارتشبد محمد خاتمي فرمانده نيروي هوايي ايران (1354-1337) فرزند محمود خاتمي و خواهرزاده سيدحسن امامي (امام جمعه تهران) در سال 1297ش در شهر رشت به دنيا آمد. پس از تحصيلات ابتدائي، دوره متوسطه را در كالج آمريكايي (دبيرستان البرز) گذراند. در سال 1318 وارد اولين دوره رسته هوايي در دانشكده افسري شد و با درجه ستوان دومِ هوايي فارغالتحصيل گرديد. سپس در سال 1323 براي تكميل فن خلباني به كشور انگليس رفت. پس از بازگشت به ايران در سال 1325 خلبان مخصوص محمدرضا پهلوي --

برای دیدن دیگر تصاویر----------- ادامه مطالب را کلیک کنید.
برچسبها:
انقلاب
پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۳/۱۱
رضاشاه در فروردين سال 1256 هجري شمسي در آلاشت سوادكوه از توابع مازندران به دنيا آمد. عباسعلي خان پدر رضاخان از ابوابجمعي فوج سوادكوه بود و مرادعلي خان پدربزرگ وي هم قبلاً در جنگ هرات در سال 1856 ميلادي كشته شده بود. عباسعلي خان پدر رضاشاه داراي پنج همسر بود كه رضاشاه تنها فرزند پنجمين همسر ......
برای دیدن دیگر تصاویر----------- ادامه مطالب را کلیک کنید.
برچسبها:
انقلاب
شنبه ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
آیت اله عبدالحسین دستغیب
برای دیدن دیگر تصاویر----------- ادامه مطالب را کلیک کنید.


برچسبها:
انقلاب,
ساواک,
عکس,
سیاست
شنبه ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
اردشیر زاهدی
برای دیدن دیگر تصاویر----------- ادامه مطالب را کلیک کنید.


برچسبها:
انقلاب,
شاه,
ساواک,
عکس
شنبه ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
سید حسن تقی زاده
برای دیدن دیگر تصاویر----------- ادامه مطالب را کلیک کنید.


برچسبها:
انقلاب,
شاه,
ساواک,
عکس
دوشنبه ۱۳۹۱/۰۳/۰۱
نصرت الله معینیان
برای دیدن دیگر تصاویر----------- ادامه مطالب را کلیک کنید.


برچسبها:
انقلاب,
شاه,
ساواک,
عکس
شنبه ۱۳۹۱/۰۲/۲۳

معرفي:
این کتاب خاطرات مردی است که در تویسرکان متولد شد ولی از 7 سا لگی تهران نشین شد. او در حین تحصیل در مدرسه از مسجد و نماز جماعت غافل نمی شد. بعد از اخذ دیپلم و با پیروزی انقلاب اسلامی در 28/2/58 به عضویت سپاه درآمد. پس از اتمام دوره آموزشی برای مقابله با ضد انقلاب راهی خر مشهر گردید. با پایان یافتن موضوع خلق عرب در خوزستان، برای ماموریت سنگین تری عازم کردستان شد و مدتها در کنار سایر رزمندگان به درگیری با دموکراتها مشغول شد. او در مامویت سوم به خوزستان برمی گردد و در عملیات های متعددی به نبرد با دشمن متجاوز بعثی می پردازد.
سردار فضلی در یکی از عملیاتها از ناحیة چشم مجروح می شود و سند افتخاری را برای خود در کارنامه اش رقم می زند.
سابقه فرماندهی لشکر المهدی و 10 سید الشهداء زبانزد رزمندگان دلاوری است که از دور و نزدیک ایشان را می شناسند. با پایان جنگ تحمیلی مفتخر به دریافت درجه از سوی فرماندهی کل قوا گردید و امروز به عنوان جانشین سازمان بسیج مستضعفین به فعالیت هایش ادامه می دهد.
در این کتاب زندگی نامه سردار به همراه عملیات های بیت المقدس (فتح خرمشهر)، کربلای یک و کربلای پنج از زبان خود ایشان روایت شده اشت.
برچسبها:
کتاب,
تاریخ شفاهی,
انقلاب,
دفاع مقدس
شنبه ۱۳۹۱/۰۲/۲۳
«ستاره شمالی» نام کتابی است که به مجموعه خاطرات «سیدحبیب حسینی»، یکی از جانبازان مازندرانی که در طول ۸ سال دفاع مقدس همواره در جبههها، از غرب تا جنوب حضور داشته، میپردازد. این کتاب که سید ولی هاشمی تدوین کرده، در ۱۰ فصل تدوین شده که در این فصلها از زمان تولد تا ۸۰ ماه حضور در جنگ راوی را در برمی گیرد.

حسینی که از رزمندگان قدیمی لشکر ۲۵ کربلا بوده، در این کتاب، ناگفتههای زیادی از سردار شهید طوسی؛ قائم مقام فرماندهی لشکر ۲۵ کربلا بیان کرده است. وی همچنین در خاطراتش از مناطق مختلف عملیاتی که لشکر ۲۵ کربلا در جنوب و غرب کشور انجام داده است مانند (شلمچه، کارخانه نمک، سوسنگرد، هورالهویزه، موسیان، دهلران، مریوان و....) و از عملیاتهای متعددی چون: فتحالمبین، طریق القدس، رمضان، محرم، والفجرها و کربلاها مطالبی بیان نموده است.
برچسبها:
کتاب,
تاریخ شفاهی,
انقلاب,
دفاع مقدس
جمعه ۱۳۹۱/۰۲/۲۲
معرفی کتاب های جناب آقای حسین حیدرپور محقق و نویسنده دفاع مقدس





اخلاق تکریم در سیره نبوی
مقدمه مؤلف
فلسفه اصلي شكلگيري سازمانها و شركتهاي خدماترساني،«خدمت است»، خدمت هم فقط در كار خوب تجلّي پيدا ميكند و كار خوب در گفتار پيامبر اسلام كاري است كه :
« زنگ غم از چهره اي بزدايد و تبسمي از شادماني در آن ظاهر سازد»
اگرچه ارايه كار خوب براي نظام هاي خدماترساني وظيفه است، اما نبايد فقط به انجام وظيفه بسنده كرد. بلكه با توجه به جايگاه رفيع «خدمت به خلق» در پيشگاه حق تعالي، لازم است خدمت را از مرز وظيفه گذرانده و آن را به حد لذت رساند. به قول زرتشت:
« خدمت به خلق وظيفه نيست بلكه نوعي لذت است »
براي نيل به اين مقصد متعالي و همچنين چشاندن لذت خدمت به كام پاسخگويان، ابتدا بايد هنر رفتار با ارباب رجوع را به آنها آموخت .
هدف اصلي از نگارش اين كتاب ، آموزش هنرهاي رفتار با مراجعان و ارايه درسهايي از كتاب تكريم است. در سايه يادگيري اين درسها كه خود تفسيري از آيين مردمداري و مشتريگرايي است، پاسخگويان توانايي برقراري ارتباط و علم بهترين روش برخورد و هنر بهترين رفتار با مراجعان را به دست خواهند آورد .
هدف غايي از نگارش كتاب، اصلاح رفتارها و تغيير در نگرشها است. هدف اين است كه نگرش پاسخگويان به گونه اي اصلاح شود كه بتوانند در حوزه پاسخگويي به نفع ارباب رجوع تفسير كنند.
به جرات ميتوان گفت، تكريم واقعی مردم و جلب رضايت ارباب جوع همان پاسخگويي مطلوب است. پاسخگويي هم رفتاری است که سه عامل مهم «پندار، گفتار، و كردار نیک» از محورهای اصلی آن است .
در واقع پاسخگويي نوعی رفتار هنرمندانه با ارباب رجوع است .برای دستيابي به پاسخگویی مطلوب، باید آن رفتارهای هنرمندانه را به پاسخگویان آموخت ، زيرا جز با به کارگیری آن هنرها، پاسخگويي مطلوب که هدف طرح تکریم است در عرصه عمل به ظهور نرسیده و پیاده نخواهد شد.
در این نوشتار هنرهای رفتار با ارباب رجوع در قالب درسهای تکریم به همراه اصول طلايي مشتريگرايي كه آموزه هايي از رفتار معصومین (ع) است، به محضر علاقهمندان تقديم ميشود. مطمئن هستم پاسخگویان ما با مطالعه این كتاب و يادگیری آن هنرها ، توانايي بروز بهترين روش برخورد آن هم در سخت ترين شرايط كاري را به دست خواهند آورد و پاسخ مناسبي نيز براي اين سوال پيدا خواهند كرد كه ”براي موفقيت در پاسخگويي چه بايد كرد؟“
اولين شرط موفقيت در پاسخگويي، اين است كه:
« كاري كنيم كه مردم و مراجعان به سازمان و به ما علاقهمند شوند»
مولاي متقيان علي (ع) از پيامبر اسلام (ص) پرسيدند:
« اي پيامبر به من كاري بياموز كه مردم به من علاقهمند شوند »
علّمني عملاً ، يحبني المخلوقون
اگر قصد داريد كه مردم به شما علاقهمند شوند و شما را دوست داشته باشند بايد
« نيك رفتار باشيد». اين پاسخي است كه پيامبر اسلام (ص) به علي (ع) دادند. ايشان فرمودند:
«هر گاه اراده كردي كه مردم تو را دوست بدارند ، با آنها به نيكي رفتار كن»
خداوند متعال را شاكرم كه به حقير فرصت تفكر و انديشيدن در موضوع «خدمت به خلق» را عنايت فرمود، تا بتوانم در سايه عنايتش اين مؤجز را به رشته تحرير درآورم. همچنين سپاسگزارم از مقام معظم رهبري كه با نامگذاري سال 82 به سال نهضت خدمت رساني، باعث شدند تا جرقههاي اين انديشه در ذهنم روشن شود. با قوت گرفتن از اين دو عامل بود كه توانستم اين ماموريت را به پايان برسانم. گرچه اين نوشته عاري از اشكال نيست، اما انتظار دارم ، بزرگان فن در ادامه اين راه، حقير را ياري فرمايند .
در كتاب حاضر سعي شده است با بهرهگيري از متون اسلامي و سیره نبوی ، بهترين روش رفتار با ديگران را ، كه در قالب درسها و آموزه هاي عملي و كاربردي و به صورت قواعد كليدي مطرح شده است، طي پنچ فصل ارايه شود.
اميدوارم،خداوند تبارك و تعالي اين كار كوچك را به عنوان خدمتي ناچيز به بندگانش از اين حقير قبول فرمايند.
ویرایش جدید
خداوند متعال را شاکر و سپاس گزارم که بار دیگر توجه ام را به موضوع تکریم و خدمت به مردم معطوف داشته و یاری ام نمود تا بتوانم در سالی که با نام مبارک پیامبر اعظم (ص) نام گذاری شده است ، ویرایش جدید کتاب را به پایان برسانم .
نام گذاری سال 1385 از سوی مقام معظم رهبری با نام پیامبراعظم(ص) فرصتی شد تا در ویرایش جدید کتاب ، موضوع « اخلاق تکریم در سیره نبوی » را طی فصلی جداگانه به محضر خواننده عزیز تقدیم نمایم . در این فصل ضمن ارایه فرآیند پاسخگویی بر اساس سیره نبوی ، به تدوین دورنمای منشور اخلاقی تکریم با دو رویکرد نبوی و علوی نیز پرداخته خواهد شد .
حسين حيدرپور
”1385 مصادف با سال پیامبر اعظم (ص )“
« در يك نگاه »
فصل اول : « نقش كليدي «ارتباط» در فرآيند خدمت »
در اين فصل بيان شده است كه انسان را گريزي جز زندگي اجتماعي و برقراري ارتباط با ديگران نيست، كاركردن با ديگران و همچنين ارايه خدمت به ديگران جزيي از زندگي اجتماعي است، كه مستلزم برقراري ارتباط با آنهاست. در واقع ارتباط فصل بزرگ زندگي كاري و اجتماعي انسانها را تشكيل ميدهد. ارتباط اولين حركت در فرآيند خدمت است كه ميتوان از آن طريق مراجعان و نيازهاي واقعي و ضروري آنها را شناسايي و به آن نيازها پاسخي مناسب و معقول داد.
«ارتباط» مهمترين عامل موفقيت در زندگي كاري پاسخگويان به حساب ميآيد. موفقيت پاسخگو، بستگي به كار او با ساير افراد دارد. هر قدر اين ارتباط بين پاسخگو و ارباب رجوع شفافتر و آگاهانهتر باشد، به همان اندازه در پاسخگويي و ارايه خدمت موفقتر عمل خواهد كرد.
فصل دوم : « تجلي تكريم در احاديث »
در اين فصل به مفاد رواياتي كه در باب كرامت انساني وارد شده است اشاره ميشود. جايگاه تكريم مردم و جلب رضايت اربابرجوع در احاديث به اندازهاي رفيع است، كه به سرحد وجوب رسیده است. در اين فصل مفاد احاديث به دو دسته تقسيم بندي شدهاند :
o دسته اول امر شده است به : « سلام كردن، جواب سلام دادن، برقراري ارتباط با مردم، مهر ورزيدن، دوستي ورزيدن، مدارا كردن، مهرباني كردن، لطف كردن، نفع رساندن، سخن نيكو گفتن، عمل خير، سبقت گرفتن از يكديگر در امر خير و نيكو، آسانگيري و ملايمت، مصافحه وملاقات، خوشرويي، خوشخويي، الفت و انسگيري، همراهي و بدرقه، خوش قولي و وفاي به عهد، نيكي كردن، احترام و اكرام به مردم و ارباب رجوع».اين اوامر معروفهاي اداري و بايدهاي اسلامي را شكل ميدهند و امر هم دلالت بر وجوب دارد . يعني رعایت آن بر تك تك پاسخگويان لازم و واجب می شوند .
o در دسته دوم نهي شده ايم از : ” بياعتنايي نسبت به مردم، خوار و ذليل شمردن مردم، دروغگويي، ملامت و سرزنش، خلف وعده، دو رويي و دو زباني، ستم و ظلم، دشمني، قطع كردن سخن مردم، اخم كردن، مجادله و ستيزه، منتگذاري بر مردم.“اين نواهي منكر و مفاسد اداري و نبايدهاي اسلامي هستند كه تاكيد شده است كه نبايد چنين رفتارهايي از پاسخگو صادر شود . اين رفتارها، نه تنها باعث پاشيده شدن بذر كدورت و دشمني در روابط بين پاسخگو و ارباب رجوع ميشود، بلکه همين خلق و خوي بد باعث فاسد شدن عمل پاسخگو خواهد شد.
فصل سوم : «درسهايي از كتاب تكريم »
فصل سوم به عنوان هدف غایی اين نگارش ، درسهايي از كتاب تكريم را ارايه ميكند . اميد است با يادگيري توام با تغيير در رفتار، پاسخگويان به عنوان ميزبان آمادگي پذيرايي از ميهمانان (مراجعان و اربابرجوع) را داشته باشند . با يادگيري اين درسها پاسخگو ميآموزد كه با اربابرجوع چگونه رفتاركند . يادگيري اين هنرها پاسخگو را کمک می کند تا در برخورد با ارباب رجوع موفقتر عمل كند.
فصل چهارم : اصول طلايي مشتريگرايي
در اين فصل«اصول طلايي مشتريگرايي» به تمام كساني كه مسؤوليت پاسخگويي را برعهده دارند، تقديم ميشود. هر درس از كتاب تكريم و هر اصل از آيين مشتریگرايي، به مثابه هنري است كه پاسخگو براي موفقيت در كار خود بايد اين هنرها را بياموزد . ( مثل آموختن ):
q « راز محبوب شدن »
q « این که چگونه ارباب رجوع را علاقهمند و با خود همراه سازد »
q «چگونه خود را به افكار و عقايد ارباب رجوع نزديك كند»
q «براي نفوذ در ديگران بايد ضمن فن تشخيص، تمايلات و احتياجات مراجعان را ياد بگيرد .»
q بياموزد كه : « هميشه بايد نسبت به مراجعان منصف باشد »
q « براي صحبت كردن ، به مراجعان فرصت و ميدان بدهد »
q « مستمع خوبي براي گوش دادن به سخنان ارباب رجوع باشد »
q « راههاي مطمئني براي جلب عواطف مردم پيدا كند »
q « عقيده مراجعان را شرط بداند و... »
فصل پنجم : اخلاق تکریم در سیره نبوی
در این فصل سعی شده است ، منشور اخلاقی تکریم ، با دو رویکرد نبوی و علوی که از عملکرد اخلاقی نبی اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) الگو برداری شده است ، در قالب فرآیند چند مرحله ای و به صورت جملات کوتاه و مختصر به حضور پاسخگویان تقدیم گردد . ان شاء الله رهنمودهای این دو اسوه الهی ، رهگشای ما در عرصه زندگی و کار و خدمت خواهد بود .
اميدوارم،خداوند تبارك و تعالي اين كار كوچك را به عنوان خدمتي ناچيز
از اين حقير قبول فرمايند.
« اجر معنوي اثر،هديه به روح مرحوم پدرم حاجملاعلي اصغر حيدرپور»
فصل اول
نقش كليدي ارتباط درفرايند خدمت
انسان موجودي مدني الطبع و اجتماعي است، سرشت بشري بر قاعده مدنيّت بنا نهاده شده است . حتّي خلقت انسان از جمع مرد و زن نشأت گرفته است
“ انا خلقناكم من ذكر و انثي“.
اجتماعي بودن انسان او را به بدنه و پيكره اجتماع متصل كرده است، يعني هر فرد از انسان جزيي از اين پيكر بوده و يك ارتباط روحي و فكري با پيكر اجتماع دارد، با اين تصور انسان داراي يك روح و يك احساس اجتماعي است كه با تغيير اجتماع فرد هم دستخوش تغيير ميشود.
احساس تنهايي انسان وقتي است كه از اجتماع جدا و بريده شده كه در آن صورت مثل يك روح سرگردان ميماند. همين احساس جدايي ساير جزءهاي ديگر پيكر را دستخوش نگراني و بيقراري ميكند. به قول شاعر :
بنـي آدم اعضـاي يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار دگـر عضــوها را نمـاند قرار
با اين وجود انسان ناچار به زندگي اجتماعي بوده و به تبع آن داراي يك شخصيت اجتماعي است. شخصيت اجتماعي هم انسان را به سوي” ارتباط ، تعامل و گفتوگو“ با ديگران سوق ميدهد. اين ارتباط و تعامل ، در مورد كساني كه با او سروكار دارند و يا براي ارايه خدمت به او مراجعه ميكنند شديدتر بوده و شكل قانونيتري به خود ميگيرد.
در حقيقت ارتباط و تعامل بستر پاسخگويي را فراهم ميكند، يعني مقدمه پاسخگويي، ارتباط است، ارتباط، در موضوع خدماترساني بزرگترين فصلِ كاري و مهمترين ركن در برخوردهاي بين مستخدم و ارباب رجوع به حساب ميآيد.
v «ارتباط»،اولين حركت در فرآيند خدمت
اوّلين حركت در «مديريت خدمت» ارتباط با ارباب رجوع است، براي خدمت به مراجعان، در ابتدا بايد با آنها ارتباط برقرار كرد . برقراري ارتباط ارزشمندترين ركن در فرايند خدمترساني است . يك فيلسوف انگليسي مي گويد :
” قدرت برقراري ارتباط با ديگران و دانستن رفتار مطلوب و چگونگي ارتباطي كه يك انسان با ديگران دارد ، از تمام دانش و مهارتهاي او مهمتر و ارزشمندتر است“
مهمترين عامل موفقيّت و مهمترين عامل رضايتخاطر و... در زندگي مديران وكارمندان « ارتباط» است، موفقيّت هر پاسخگو بستگي به كار او با ساير افراد دارد. هر قدر ارتباط بين سازمان و مراجعان شفاف و سهل و ساده شود به همان اندازه در ارايه خدمات موفقتر عمل خواهد شد .
اولين فايدهاي كه از برقراري ارتباط عايد مي شود، « شناخت مشتري و درك نياز و آگاهي از سليقه اوست» بدون شناخت ارباب رجوع و بدون توجه به نياز و خواستههاي منطقي او جلب رضايت و اعتماد او كاري دشوار است .در حقيقت حركت براي خدمت نيازمند شناخت است، هر حركتي بدون شناخت ناكام مانده و به نتيجه مطلوب نميرسد. امام علي(ع) به كميل ميفرمايند:
« اي كميل ، هيچ حركتي نيست،
مگر اين كه تو در آن نيازمند شناخت هستي »
ما من حركهٍ ، إلّا اَنْتَ محتاجٌ فيه من معرفـö ٍ
v «شناخت»، دومين حركت در فرايند خدمت
دومين حركت پس از برقراري ارتباط، شناخت ارباب رجوع است. اگر سازمان نتواند اربابرجوع و نيازهاي او را خوب بشناسد نميتواند خدمت خوبي به او ارايه و رضايت او را جلب كند.
اگر پاسخگو نداند كه ارباب رجوع براي چه كاري به او مراجعه كرده يا او چه نيازي دارد ؟ هيچ وقت نميتواند به خواسته او پاسخي معقول و مناسب بدهد، چون نميداند او چه ميخواهد.
به قول امام علي (ع) :
« ... اگر ندانيم از كجا آمده ايم ، هرگز نخواهيم دانست كه به كجا ميرويم ؟ »
إنْ لَم تَعلم من اين جئتَ ، لَم تعلَم إلي اين تذهب
اگر متصديان ما به مقام و شان والاي ارباب رجوع در سازمان خود پی نبرده باشند و همچنين اگر پاسخگويان ما نسبت به تقاضا و خواستههاي مراجعان معرفت نداشته باشند، چگونه ميتوانند رضايت آنها را جلب كنند.
شناخت ارباب رجوع ، پاسخگويي به تقاضاي او را راحت تر ميكند .
اگر باور كرديم كه :
· ارباب رجوع يك متقاضي نيست بلكه او نعمتي از سوي خداوند است.
· ارباب رجوع بيگانه نيست، بلكه او شريك فعاليتهاي سازمان است .
· ارباب رجوع براي ما و سازمان بهترين فرد است، چون كار و دستمزد خود را مديون او هستيم.
· ارباب رجوع چون هست ، سازمان و ما هم هستيم .
· ارباب رجوع مزاحم نيست ، او هديه الهي است ، سودآوري ما به مراجعان بستگي دارد.
· ارباب رجوع با مراجعه خود به ما لطف ميكند پس قدر اين رجوع را بايد بدانيم و به او احترام بگذاريم.
· تكريم و احترام ارباب رجوع براي سازمان يك وظيفه و براي ارباب رجوع يك حق است.
· ارباب رجوع حق كرامت و حق پاسخگويي بر گردن سازمان دارد.
وقتی اين حقايق را خوب باور کرديم آن وقت ميتوانيم ادعاي ارايه يك خدمت عالي كه ارباب رجوع استحقاقش را دارد و در شأن و مقام اوست داشته باشيم.
كرامت ارباب رجوع ابعاد و شكلهاي مختلفي دارد، با نگاهي به احاديث ميتوانيم به ابعاد آن پي ببريم. احاديث وارده در باره كرامت مردم و مراجعان بيشتر در قالب امر و نهي بيان شده است كه اين خود بر اهميت موضوع ميافزايد.
مطالعه، فهم و عمل به مفاد احاديث باعث اصلاح رفتارها و همچنين تكريم مردم و جلب رضايت ارباب رجوع خواهد شد.
برچسبها:
کتاب,
تاریخ شفاهی,
انقلاب,
دفاع مقدس
پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۲/۲۱

کتاب حاج بخشی، به قلم محسن مطلق، نویسنده نام آشنای دفاع مقدس، در حدود 230 صفحه و 5 فصل، به خاطرات و زندگی حاج بخشی در دوران کودکی، قبل از انقلاب، دوران انقلاب و پیروزی و دفاع مقدس می پردازد.
ذبیح الله بخشی زاده در سال 1312 در یکی از توابع اراک متولد شد. در هفت سالگی پدرش را در جنگ با نیروهای متفقین از دست داد و او از آن پس مسئولیت خانواده را بر عهده گرفت. حاج بخشی از 47 سالگی به جبهه اعزام شد و تا پایان جنگ تحمیلی در جبهه ها به سر برد. او که خود، برادر شهید و پدر دو شهید است، در اکثر عملیاتها شرکت داشت و با روحیه شاد خود، نماد صبر و استقامت در بین رزمندگان بود.

اشان پس از جنگ نیز همواره در صف اول دفاع از انقلاب حضور مستمر داشت و در سال 1389 نشان ملی ایثار را دریافت کرد. وی سرانجام در 13 دی 1390 طی یک دوره بیماری در تهران درگذشت و در قطعه شهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
کتاب حاج بخشی، به قلم محسن مطلق، نویسنده نام آشنای دفاع مقدس، در حدود 230 صفحه و 5 فصل، به خاطرات و زندگی حاج بخشی در دوران کودکی، قبل از انقلاب، دوران انقلاب و پیروزی و دفاع مقدس می پردازد.
ذبیح الله بخشی زاده در سال 1312 در یکی از توابع اراک متولد شد. در هفت سالگی پدرش را در جنگ با نیروهای متفقین از دست داد و او از آن پس مسئولیت خانواده را بر عهده گرفت. حاج بخشی از 47 سالگی به جبهه اعزام شد و تا پایان جنگ تحمیلی در جبهه ها به سر برد. او که خود، برادر شهید و پدر دو شهید است، در اکثر عملیاتها شرکت داشت و با روحیه شاد خود، نماد صبر و استقامت در بین رزمندگان بود.
اشان پس از جنگ نیز همواره در صف اول دفاع از انقلاب حضور مستمر داشت و در سال 1389 نشان ملی ایثار را دریافت کرد. وی سرانجام در 13 دی 1390 طی یک دوره بیماری در تهران درگذشت و در قطعه شهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شد.