27جولاى 79 ـ 5 مرداد ماه 1358 سرّى
از: دفتر حفاظت منافع
آمريكا در بغداد به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دى ـ سى
عطف به: الف) بغداد
1601، ب) بغداد 1593
موضوع: بازداشتها در بغداد، مبارزه دموكراتيك
1ـ
(تمام متن سرّى است.)
2ـ خلاصه: يكى از توجيهات معقولتر براى بازداشتهاى
اخير آن است كه صدام، در قبال كسانى كه خواستار انتقال قدرت به نحو دموكراتيكترى
بودند و توسط نظاميان و غيرنظاميان با سوق دادن روزافزون سياست عراق به سمت غرب،
تقويت مىشوند، عكسالعمل نشان داده است. هر دو موضوع تحريككننده هستند و صدام بر
همين اساس و احتمالاً بهطور افراطى در قبال آنها عكسالعمل نشان داده
است.
پايان خلاصه
3ـ گرچه تعدادى نكات كاملاً مبهم در اين داستان وجود دارد و
قسمتهاى مختلف اين معما دقيقا بهيكديگر نمىخورند، سناريوى بعدى ممكن است نسبتا به
توالى واقعى حوادث نزديك باشد. در هر مورد
ما متكى به منابع موثق
بودهايم.
4ـ در جلسه مورخ 19 تير ماه شوراى فرماندهى انقلاب، كه طى آن
استعفاى البكر پذيرفته شد، آشكار گرديد كه صدام حسين به كمك يك تصويب صورى قصد دارد
رياست جمهورى را تصاحب كند. عدهاى از حضار، احتمالاً مشتمل بر كسانى كه به دلايل
ديگرى با صدام مخالف بودند، ظاهرا احساس كردند كه چنين عملى مطابق با ايدئولوژى
بعثى و يا اصول دموكراتيك آن نخواهد بود. آنها معتقد بودند كه چيزى شبيه انتخابات
پنج ساله كه براى ژانويه گذشته برنامهريزى شده بود (و گويا به خاطر مخالفت صدام
هرگز عملى نشد) بايد به مرحله عمل درآيد. آنان براين اساس در تاريخ 20 تير ماه (يا
در حدود آن) در منزل محمد عايش ملاقات كردند. در آن جلسه تصميم گرفتند كه در جلسه
بعدى شوراى فرماندهى انقلاب به صدام گفته شود كه براى انتخاب جانشين البكر و براى
مشروعيت دادن به هر كسى كه نامزد شده است (و همگى قبول داشتند كه البته اين نامزد
صدام خواهد بود) برگزارى يك انتخابات لازم است. وظيفه طرح مسئله بهعهده دبير كل
شوراى فرماندهى انقلاب محيى عبدالحسين مشادى (MASHADI) گذاشته شد.
5 ـ در
جلسه 21 تير ماه شوراى فرماندهى انقلاب مشادى مطلب خود را طرح كرد. بنا بر گزارش او
مطلب را خيلى با قدرت پيش كشيد بهطورى كه بعد از جلسه دستگير شد و بعدا با عطف
بماسبق، و علنا از
عضويت حزب و شوراى فرماندهى انقلاب خلع شد. بدلايلى كه
نامعلوم است، وى تا 24 تير ماه فقط يك
نام يعنى عايش را به افراد طرف صحبت خود
گفت.
6ـ به اين دليل بود كه عايش قبل از اعلام استعفاى البكر در تاريخ 25
تير ماه، از دولت اخراج و روانه زندان شد. از قرار معلوم عايش براى مدت زمان كافى
از صحنه دور نگاه داشته خواهد شد تا صدام كه توسط شوراى فرماندهى انقلاب به رياست
جمهورى برگزيده شده بتواند خود را بدون اطلاع از اينكه چه كسانى در مبارزه عليه او
شركت داشتهاند، با صفبندى جديد منطبق كند. بالاخره عايش وا داد؟ و طبق گزارش،
نوارى در مورد جلسهاى كه در منزلش تشكيل شده بود ضبط كرد. هنگام پخش اين نوار در
تاريخ 29 تير ماه، صدام دريافت كه دو نفر از نزديكترين همكاران وى، يعنى عدنان حسين
و غانم عبدالجليل، نيزدر جلسه فوق حضور داشتهاند ولى در اين مورد چيزى نگفت. گفته
مىشود كه صدام حسين به خاطر
اينكه به نظر خودش توسط قابل اعتمادترين طرفدارانش
به وى خيانت شده، گريسته است. يك رئيس
سابق معدن به نام محبوب به خاطر اينكه عضو
برجسته شوراى فرماندهى انقلاب در جلسه مزبور بود، بازداشت شد، ولى ما مطلع شدهايم
كه كسانى هستند كه در آن جلسه حضور داشتهاند و هنوز بازداشت
نشدهاند، (اين
ممكن است به خاطر اين باشد كه موضعى كه آنها در آن جلسه ابراز داشتهاند، به حمايت
از
روش غير دموكراتيك صدام در بدست گرفتن قدرت بوده است.) در هر حال احتمال
زيادى وجود دارد كه توقيفهاى بيشترى صورت گيرد.
7ـ بنا بر گزارش، صدام
از اين نوار براى توضيح مطلب جهت گروه زيادى از طرفدارانش كه در حدود يكم مرداد ماه
گردهم جمع شده بودند تا علت اين توقيفها براى آنان روشن شود، استفاده كرده است. در
مورد درك اينكه چرا اتهاماتى نظير طرفدارى از انتخابات زمينه معقولى براى زندانى
كردن بعضى اشخاص به حساب مىآيد، برخى ناظران معتقدند كه عباراتى نظير: جريانات
دموكراتيك، به سوى مردم رفتن، و بخصوص كلماتى مانند انتخابات معنى ويژهاى براى
بعثىها دارد. اينها اصطلاحاتى است كه همواره مورد تأكيد جناح طرفدار شوروى (ولى
غير كمونيست) حزب بعث و بسيارى از افسران ارتش كه از مدتها پيش احساس كردهاند كه
صدام حسين عراق را از متحدين طبيعىاش يعنى كشورهاى پيشرو و مترقى به رهبرى شوروى،
دور كرده بوده است.
تغيير الگوهاى تجارى عراق به الگوهاى غربى، قرارداد
بستن با سرمايهداران به جاى كشورهاى سوسياليستى، تقويت و گسترش فوقالعاده روابط
با اروپا و غيره همگى به عنوان نكات مضر به حال روابط
(عراق) با بلوك (شرق) و
خلاف مصالح عراق تلقى شده است. بنابراين در اين زمينه، انتخابات يك حرف
بىربطى
است و عكسالعمل را در صدام برانگيخت كه حتى از نفرت فوقالعاده وى نسبت به جريانات
دموكراتيك نيز فراتر رفت، زيرا اين مطلب كل سياست وى را مورد سؤال قرار
مىدهد.
8ـ در اين مبارزه واقعيات تحريككننده ديگرى نيز وجود دارد. روش
خشونتآميزترى كه در ماههاى اخير دنبال شده باعث گرديده است كه بعضى از بدگويان
صدام وى را متهم كنند كه رفتارش به جاى اينكه به سوى دوستان عراق باشد به نفع
دشمنانش و بخصوص آمريكاست. براى مثال شايع است كه وى نامهاى از كارتر دريافت كرده
است كه حاوى قدردانى به مناسبت افزايش توليد نفت مىباشد. وى همچنين متهم است كه
ايران را، به خاطر موضع تهديدآميز و خشنى كه دولت عراق در قبال مسائل كردستان و
خوزستان اتخاذ كرده وادار ساخته است كه درصدد باز گرداندن مشاورين نظامى آمريكايى
باشد. بهعلاوه اعراب خليج فارس به خاطر ترسشان از اهداف نهايى عراق، به آرامى به
آغوش آمريكا رانده مىشوند.
9ـ نظريه: هنگام تغيير رئيس جمهورى منطقا از
نظر بسيارى از افراد موقع تأمل و ملاحظه اين نكته است كه كشور به كدام سو در حركت
است و چه كسى بايد آن را رهبرى كند. بنابراين آنان كه مخالف صدام هستند و يا صرفا
با به قدرت رسيدن وى موافقت ندارند به هر دليل ـ به نظر مىرسد كه قادر
بودهاند
حمايت كافى براى مبارزه با وى فراهم آورند. حداقل مطلب اين است كه وى
چگونه با موضوع برخورد كرده است. او اقدامات سريع و مهمى در قبال تهديد مشهود به
عمل آورد، و حتى ممكن است كه عكسالعمل اضافى نشان داده باشد. كسانى كه مدتها معتقد
بودند كه صدام حسين علىرغم ظاهر خوبش انسان خوبى نيست. احتمالاً اينك خود را محق
احساس مىكنند. همچنين احتمال دارد كه تهديد بسيار بزرگتر از آنچه كه تاكنون مكشوف
شده بود باشد و عكسالعمل صدام كاملاً بجا بوده است. - پك
از مجموعه اسناد بدست آمده از لانه جاسوسي در تهران – كتاب هشتم
برچسبها: به قدرت رسيدن صدام

