












برچسبها: تصاویر, مرحوم, آیت_هاشمی_رفسنجانی در دهه 60
شهید علی جمشیدی متولد شهرستان نور استان مازندران است. وی از رزمندگان و مجاهدان لشگر 25 کربلا بود که روز گذشته در پی مبارزه با تروریست های تکفیری در منطقه «خان طومان» به شهادت رسید.

حجت الاسلام و المسلمین سید صادق حسینی رئیس دفتر امام جمعه شهرستان نور خاطراتی از این شهید والامقام را اینگونه روایت می کند:بارزترین فعالیت شهید جمشیدی، تاسیس موسسه شهدای گمنام شهرستان نور بود. به طور کلی هر کاری در خصوص شهدا، خاصه شهدای گمنام در شهرستان نور برگزار می شد به همت این شهید و رفقایش از صفر تا صد کلید می خورد و اجرایی می شد.

علی جمشیدی محوری برای جمع شدن بچه های حزب اللهی و مذهبی در کنار یکدیگر بود. در خیمه شهدا ایام فاطمیه را به طور مفصل و با برنامه ریزی زیبا و بی نقص بر پا می کرد. گاهی به برخی هئیت های مذهبی که در روز عاشورا به خیابان می آمدند انتقاداتی داشت و می گفت: این شیوه عزاداری بیشتر شبیه کارناوال است و باید در نحوه عزاداری برای اهل بیت علیهم السلام دقت بیشتری کنیم، وگرنه این نوع عزادرای برای من جوان فایده ای ندارد.

سال گذشته پس از آن تشییع شورمندانه شهدای غواص در تهران تعدادی از این شهدا را به استان مازندران انتقال دادند. پیکر دو تن از این شهیدان والا مقام در شهر نور خاکسپاری شد. حدودا 10 روز جانمایی برای تدفین شهدا توسط شهرداری نور و دیگر مسئولین زمان برد. لذا در این فاصله تشییع پیکر این شهدا در تعدادی از روستا های شهر نور و محمود آباد با برنامه ریزی شهید جمشیدی و رفقایش در هئیت شهدای گمنام به نحو احسن برگزار شد.
یکی از دوستان مشترک بنده و شهید جمشیدی امروز می گفت، همیشه کارهای نیک علی در خفا بود. او بی سر و صدا رفت و شهادتش حسابی سرو صدا به راه انداخت.

به طور کلی آدم کم حرفی بود اما بسیار فعال و پر جنب و جوش در کارها حاضر می شد. مثلا در برنامه ها کارهای ساده و یدی را هم خودش انجام می داد و وقت اجرا اسمی از خود نمی برد. می رفت گوشه و کناری می نشست. هفته گذشته یادواره ای در گلزار شهدای نور با حضور حجت الاسلام شیرازی نماینده ولی فقیه در سپاه قدس برگزار شد. همه کارهای این برنامه را نیروهای جوانی که توسط شهید جمشیدی پرورش یافته بودند انجام شد. کلا خانواده ای یک دست و حزب اللهی هستند. فیروز برادر بزرگتر شهید جمشیدی چندی پیش در سوریه به درجه رفیع جانبازی نائل آمد. خطبه عقد یکی از خواهرانش را بنده بر سر مزار شهدای گمنام خواندم. علی جمشیدی، دلش برای ولایت و مقام معظم رهبری می تپید. سال 88 و در اوج فتنه به تهران رفت تا به بچه های حزب اللهی مدد بدهد.



تصاویر در یادمان پادگان دوکوهه اسفند 87 و فروردین 88
برچسبها: شهید علی جمشیدی
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: روایت سردار احمد غلامپور
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: روایت سردار احمد غلامپور
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: سرلشگر غلامعلی رشید تاریخ شفاهی دفاع مقدس
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: سرلشگر غلامعلی رشید عملیات تاریخ شفاهی
- شبیخون شهید غیور اصلی (جلوگیری از سقوط اهواز)
- پل نادری
- جاده ماهشهر-آبادان
- ذوالفقاری (جلوگیری از سقوط آبادان)
- نصر (هویزه)
- توکل
- ثامن الائمه (ع)
- طریق القدس
- فتح المبین
- بیت المقدس
- رمضان
- مسلم بن عقیل
- محرم
- والفجر مقدماتی
- والفجر 1
- والفجر 2
- والفجر 3
- والفجر 4
- خیبر
- والفجر
- والفجر 6
- بدر
- قادر
- والفجر 8
- والفجر 9
- کربلا 1
- کربلا 2
- کربلا 3
- کربلا 4
- کربلا 5
- تکمیلی کربلا 5
- کربلا 6
- کربلا 7
- کربلا 8
- کربلا 9
- کربلا 10
- نصر 4
- نصر 8
- والفجر 10
- مرصاد
- تجاوز دشمن به مهران (پیش از شروع جنگ تحمیلی)
- تهاجم دشمن به خرمشهر و آبادان (1359)
- تهاجم دشمن به مهران (1 مهر 1359)
- کانی سخت (7 مهر 1359)
- موسیان (13 مهر 1359)
- چیلات (17 مهر1359)
- کوره موش (21 مهر 1359)
- شهید گلاب بخش(افشار آباد) (9 آبان 1359)
- میمک 1 (9 آبان 1359)
- میمک 2 (15 آبان 1359)
- زیل 1 (24 آبان 1359)
- شکست محاصره سوسنگرد (26 آبان 1359)
- عاشورا 1 (بازی دراز) (28 آبان 1359)
- مروارید
- بیات (18 آذر 1359)
- سه راهی آبادان (19 آذر 1359)
- سیدصادق و کلینه (ایذایی) (28 آذر 1359)
- زیل 2 (9 دی 1359)
- تنگه حاجیان (14 دی 1359)
- زیل 3 (15 دی 1359)
- اشغال هویزه توسط دشمن (18 دی 1359)
- ضربت ذوالفقار (خوارزم) (19 دی 1359)
- شهید نظری (کنجان چم) (19 دی 1359)
- اشغال دوم بستان توسط دشمن (8 بهمن 1359)
- شهید فرجیان زاده (زیل و تنگه کنجان چم) (26 بهمن 1359)
- سیدصادق و کلینه (محدود) (15 اسفند 1359)
- چغالوند (25 اسفند 1359)
- امام مهدی (عج) (غرب سوسنگرد) (26 اسفند 1359)
- قوچ سلطان (1 فروردین 1360)
- پاسگاه شهدا (14 فروردین 1360)
- زیل 4 (1360) (14 فروردین 1360)
- امام مهدی (عج) (دزفول) (15 فروردین 1360)
- لانون و آسون (22 فروردین 1360)
- امام مهدی (عج) (شوش) (25 فروردین 1360)
- بازی دراز 1 (1 اردیبهشت 1360)
- تپه چشمه (11 اردیبهشت 1360)
- تپه های مدن (شیخ فضل الله نوری) (25 اردیبهشت 1360)
- امام علی (ع) (تپه های الله اکبر) (31 اردیبهشت 1360)
- بانی بنوک (4 خرداد 1360)
- چیلات (1360) (11 خرداد 1360)
- کوئیک عزیز و کوئیک مجید (15 خرداد 1360)
- فرمانده کل قوا (21 خرداد 1360)
- شهید رستمی (دهلاویه) (26 خرداد 1360)
- روح الله (11 تیر 1360)
- مرخیل (26 تیر 1360)
- شهید چمران (جاده آبادان) (4 مرداد 1360)
- شهید چمران (کرخه نور) (5 مرداد 1360)
- تپه 350 (12 مرداد 1360)
- جنوب نوسود (31 مرداد 1360)
- اورامانات (3 شهریور 1360)
- بازی دراز 2 (رجایی - باهنر) (11 شهریور 1360)
- شهید مدنی (27 شهریور 1360)
- کانی سخت (9 آذر 1360)
- ضربت ذوالفقار (12 آذر 1360)
- مطلع الفجر (20 آذر 1360)
- امیرالمومنین (ع) (22 آذر 1360)
- سلمان (2 دی 1360)
- محمد رسول الله (ص) (12 دی 1360)
- خاتم النبیین (ص) (21 دی 1360)
- سه گلان-چیلات (25 دی 1360)
- دهلران (12 بهمن 1360)
- امام علی (ع) (تنگه چزابه) (1 اسفند 1360)
- ام الحسنین (ع) (24 اسفند 1360)
- یا صاحب الزمان (عج) (28 فروردین 1361)
- حسین بن علی (ع) (26 اردیبهشت 1361)
- ثارالله (15 مرداد 1361)
- حسن بن علی (ع) (14 شهریور 1361)
- تحریرالقدس (20 بهمن 1362)
- عاشورا (25 مهر 1363)
- میانکوه (12 آذر 1363)
- ظفر 1 (15 خرداد 1364)
- قدس 1 (24 خرداد 1364)
- ظفر 3 (28 خرداد 1364)
- ظفر 2 (5 تیر 1364)
- قدس 2 (6 تیر 1364)
- ظفر 4 (سومار) (9 تیر 1364)
- شرهانی (21 تیر 1364)
- ارتفاع گیسکه (31 تیر 1364)
- قدس 4 (1 مرداد 1364)
- چنگوله 1 (10 مرداد 1364)
- قدس 5 (15 مرداد 1364)
- ظفر 7 (17 مرداد 1364)
- عاشورا 2 (24 مرداد 1364)
- عاشورا 3 (25 مرداد 1364)
- نصر 3 (2 شهریور 1364)
- میمک (عمار 3) (18 شهریور 1364)
- ارتفاع 625 (30 شهریور 1364)
- تپه سرخی (3 مهر 1364)
- خسروی (15 مهر 1364)
- منطقه عمومی سومار (29 مهر 1364)
- کولک (5 آبان 1364)
- شمال سان واپا (15 آبان 1364)
- میانکوه (15 آبان 1364)
- کانی سخت (2 آذر 1364)
- چنگوله (8 آذر 1364)
- تهاجم دشمن به شرهانی -دفاع فعال (18 فروردین 1365)
- تهاجم دشمن به بجلیه و فکه -دفاع فعال (19 اردیبهشت 1365)
- تهاجم دشمن به مهران - دفاع فعال (26 اردیبهشت 1365)
- انصار (20 شهریور 1365)
- فتح 1 (19 مهر 1365)
- فتح 2
- فتح 3 (24 آبان 1365)
- فتح 4 (22 بهمن 1365)
- فتح 5 (25 فروردین 1366)
- نصر 2 (13 خرداد 1366)
- فتح 6 (27 خرداد 1366)
- فتح 7 (7 تیر 1366)
- فتح 8 (28 تیر 1366)
- نصر 6 (10 مرداد 1366)
- فتح 9 (13 مرداد 1366)
- نصر 7 (14 مرداد 1366)
- فتح 10 (13 شهریور 1366)
- ظفر 1 (دهوک) (23 شهریور 1366)
- حمله هلی کوپترهای آمریکا به قایق های گشتی ایران (16 مهر 1366)
- ظفر2 (19 مهر 1366)
- ظفر3(25آبان 1366)
- ظفر 4 (دهوک) (28 آبان 1366)
- ظفر4 (28آبان1366)
- نصر 10 (28 آذر 1366)
- ظفر 5 (22 دی 1366)
- بیت المقدس 2 (25 دی 1366)
- قلاویزان (8 بهمن 1366)
- بیت المقدس 3 (24 اسفند 1366)
- امام مهدی (عج) ( سرپل ذهاب) (30 اسفند 1366)
- بیت المقدس 4 (5 فروردین 1367)
- بیت المقدس 5
- سقوط فاو (28 فروردین 1367)
- بیت المقدس 6 (26 اردیبهشت 1367)
- سقوط شلمچه (4 خرداد 1367)
- بیت المقدس 7 (22 خرداد 1367)
- تهاجم منافقین به مهران (عملیات چلچراغ) (28 خرداد 1367)
- سقوط مجنون (4 تیر 1367)
- تهاجم آخر دشمن به منطقه جنوب (31 تیر 1367)
- بیرون راندن عراق از خوزستان در پایان جنگ (اول مرداد 67)
- آزادسازی نهایی مهران (3 مرداد 1367)
- تهاجم منافقین به اسلام آباد غرب (فروغ جاویدان) (4 مرداد 1367)
- اشغال چهارم مهران توسط دشمن (31 تیر 1367)
برچسبها: نبردها
برچسبها: سپاه پاسداران
برچسبها: قرارگاه
برچسبها: پشتیبانی رزم
لشکر 14 امام حسین، از یگانهای پیشتاز حضور سپاه در جبهه جنوب به حساب میآید و نقش بیبدیلی در توفیقات سلسله عملیاتهای آزادسازی مناطق اشغالی ایفاء کرده است. افراد موثری که بعدها با محوریت و فرماندهی حسین خرازی لشکر 14 امام حسین را پایهگذاری کردند در واقع پیشتر در کردستان در مقابل ضدانقلاب مسلح و تجزیهطلبان جنگیده و آبدیده شده بودند. آنها با حضور در دارخوین خط شیر را تشکیل دادند و از اولین یگانهای تاسیسی سپاه در دوران گسترش سازمان رزم سپاه بودند.
یکی از ویژگیهای پراهمیت سازوکار مدیریت لشکر 14 امام حسین، کادرسازی در ردههای فرماندهی بود. به طوری که در کنار شهید حسین خرازی که البته محور و چهره شاخص لشکر 14 بود، نفرات موثر در قواره فرماندهی این لشکر وجود داشتند و گستردگی تشکیلاتی نظامی این لشکر، آن را تبدیل به یگانی شاخص در مجموع یگانهای سپاه کرده بود.
پروژه تاریخ شفاهی سردار محمدرضا ابوشهاب، از فرماندهان لشکر 14 امام حسین در دوران دفاع مقدس، به دلیل واکاوی نقش لشکر 14 امام حسین در نبردهای سرنوشتساز جنگ تحمیلی از اهمیت بالایی برخوردار است. مجری پروژه تاریخ شفاهی ابوشهاب، محسن رخصتطلب است که با سابقه طولانیمدت راویگری فرماندهان اصفهانی (ردانی، خرازی، کاظمی) اشراف کاملی از حضور و عملکرد لشکر 14 امام حسین در جنگ دارد.
در جلسه چهاردهم تاریخ شفاهی سردار ابوشهاب، به محاصره نیروهای این لشکر (در آن زمان در قالب لشکر نبودند) در عملیات فتح المبین پرداخته شد. موقعیت جغرافیایی عملیات، چگونگی نبرد در محاصره و نهایتا خروج از بنبست با استقامت و عقلانیت نیروهای این لشکر از مطالب جذاب و خواندنی بود که به دلیل نزدیکی به سالروز عملیات فتح المبین (2 تا 10 فروردین) از نظرتان میگذرد.
رخصت طلب: حالا میخواهم از حال و هوای محاصره بگویید. رزمندگان چگونه در این محاصره مقابل عراقیها خط درست کردند؟ آتش پشتیبانی شما چقدر بود؟ آتش عراق چقدر بود؟
ابوشهاب: آتش پشتیبانی ما مقابل عراق خیلی ناچیز بود. چرا؟ چون عراقیها امکاناتشان مستقر بود. ما با توجه به امکانی که داشتیم، اهدافمان تا عینخوش بود. ولی تا تنگه ابوغریب و حتی تا ... نزدیکیهای شاوریه هم آمدیم. یعنی نیروهایمان را مدام گسترش دادیم. بچههای توپخانة ما نمیتوانستند نقطه کمکی ثابت داشته باشند و به صورت پراکنده با دیده بانها فعالیتهای گوناگون بود ... الحمدلله بچهها مثل شیر، خیلی عالی در محاصره، مبارزه میکردند. اصلاً بحث محاصره نبود؛ بچهها آنجا اینطور مقتدرانه ایستادگی میکردند و اصلاً لذت میبردند. خود منطقه فتحالمبین حال و هوایی معنوی داشت؛ بس که شاداب، عالی و بینظیر بود.
رخصت طلب: روحیه را تقویت میکرد.
ابوشهاب: این لالهها که به صورت طبیعی از زمین بیرون زده بود، روحیهبخش بود. خب آنجا چون منطقه جنس زمین از این ریگهای درشت و سنگلاخی بود، نمیشد خیلی ساده سنگر زد. خاک نبود که بچهها بتوانند سنگرسازی بکنند. ولی حالا یک جوری یک چال کوچکی میکندند. مهمترین جای ما بعد از اینکه از ارتفاعات تیشه کن آمدیم پایین، باغ شماره هفت بود. بعد بچه ها آمدند اینطرف و جلوی یک پلی که حدوداً هفت دهانه بود نمیدانم یا 40 دهانه بود...
رخصت طلب: 40 دهانه بود.
ابوشهاب: مستقر شدند و ما برایشان گونی فرستادیم و آنها سریع گونیها را پر از خاک کردند که جسماً محفوظ بمانند. استقرار ما بدین شکل بود...
رخصت طلب: بله. نیروها شما توی این منطقه مشکل آب و غذا که نداشتند؟
ابوشهاب: چرا دیگر، محدودیت داشتیم. یک حالت جیرهبندی بود و خود بچهها ملاحظه میکردند. من شاهد بودم که همه نیروها از رزمنده گرفته تا فرمانده، گذشت می کردند و میگفتند به آن نیرو بیشتر بدهید. آنها سهمیه خودشان را نمیخورند تا به نیروهای دیگر کمک بکنند که بتوانند استقامت کنند. [این جیرهبندی به خاطر این بود که] اگر یک روزی دشمن رخنه کرد و جاده ما را از تیشهکن بست، ما حداقل خودمان بتوانیم در این منطقه استقامت بکنیم. سه بار هم دشمن حمله شدید کرد که این جاده ما را مختل کند. ... ما در این محاصره هم حملات دشمن را جواب میدادیم، هم بعضاً شبها هجوم میکردیم. شب پنجم هم که با یک هجوم عالی که با تدبیر حاج حسین خرازی بود، توانستیم منطقه را پاکسازی کنیم و با هجومهای بعدی دیگر کل منطقه آزاد شد.
رخصت طلب: شما در این چند روز محاصره، تانک نداشتید؟ از عراقی ها تانکی غنیمت گرفتید؟
ابوشهاب: چرا؛ ما از عراقیها غنیمت داشتیم، از آنهایی که داخل خودشان گلوله داشتند؛ استفاده میکردیم. شهید عسگری و بچههایی که آموزش داده بودند، استفاده میکردند. مثلاً پنج، شش تا استفاده شد که دشمن رعب بکند و همه جا نتواند جلو بیاید جلو و حمله بکند.
رخصت طلب: ولی دشمن به تعداد زیاد تانک داشت.
ابوشهاب: بله؛ اصلاً در این منطقه، یگانهای زرهی و مکانیزه عراق مستقر بود.
رخصت طلب: عجیب است با این همه استعداد زرهی که عراق داشت، چهجوری بچهها مقاومت کردند؟
ابوشهاب: خیلی زرهی آنها اذیتمان کرد. دو شهید بزرگوار کاظمی و قانع؛ که از گردان بچههای شهررضای اصفهان بودند و شهید حیدرپور هم بینشان بود، اینها خیلی با این تانکها جنگیدند و فقط بچههای ما شاید حدود 60، 70 تا از تانکهای دشمن را با آر پی جی و امکانات دیگر زدند. حالا شما حساب کنید که در محاصره هم بودیم و شاید بیش از صد و ده، پانزده تانک از دشمن را، در کل محور محل استقرارمان منهدم کردیم.
رخصت طلب: عراق از این پادگان عین خوش چه استفادهای میکرد؟
ابوشهاب: مهمات، امکانات و فرماندهی اش داخل آن جا بود. چون سنگرهای بسیار مهم و ضد بمب هواپیما داشت. برای مهمات و سنگر فرماندهی خیلی عالی بود.
رخصت طلب: ... که به دست شما افتاد!
ابوشهاب: بله، همه به دست ما افتاد. اتفاقاً ما هم رفتیم سنگر فرماندهی مان را توی همانجا زدیم. (با خنده) چون خیلی محکم و عالی بود.
رخصت طلب: عامل اصلی شکسته شدن محاصره فقط خودتان بودید یا از بیرون هم کمکی آمد؟
ابوشهاب: نه، هیچ کمکی نیامد و فشاری که از درون محاصره داشتیم آن را شکست. ما همه مشکل و معضلمان ارتفاعات 202 یا دشت عباس و امامزاده عباس بود. حاج حسین خرازی دیگر شب پنجم الحمدلله بهترین تدبیر را کردند. ما آمدیم 202 را دور زدیم به لشگر10 عراق برخوردیم. این مقر فرماندهی لشگر 10 دشمن است و یک تیپ خیلی قویاش هم این طرف بود. ( اشاره می کند به نقاطی روی نقشه منطقه عملیاتی) این لشگر مکانیزه هم اینجا بود و یک تیپ خیلی قوی و محکمش هم مدتها و ماهها اینجا بودند و توجیه شده بودند. از این سو نیروهای ما، گرچه مدت زمان زیادی نبود که در این منطقه آمده بودند ولی مجموعاً بسیار عالی توجیه شده و با روحیه بودند. منطقه واقعاً یک معنویت خاصی داشت. آن معنویت نیروهای اسلام هم که به زمین و هوا تزریق میشد واقعاً لذت داشت آدم آنجا بماند و استقامت کند و این محاصره را بشکند. به اعتقاد اکثر شخصیتهای نظامی و کارشناسان نظامی قرارگاهی خودمان و حتی اسرایی که از دشمن گرفتیم و بعداً [بازجویی شدند] تمام موفقیت عملیات، هشتاد و خوردهای در صد، نود درصد موفقیت این جا بود که ما توانستیم به پشت دشمن بیاییم. دیگر وقتی دشمن از پشت تهدید شد، فرماندهی تدبیر کردند و قرارگاه فتح هم وارد شد. عراقیها هم احساس کردند [اگر جلو] بیایند قیچی میشوند. برای همین سریع به پشت رودخانه دویرج رفتند.
رخصت طلب: واقعاً سردار، وقتی که نیرویی در محاصره است به طور طبیعی یک مقدار اضطراب و دلهره توی وجود آدم میافتد.
ابوشهاب: نه، ما خیلی هم خوشحال بودیم. (با خنده)
رخصت طلب: اما یک دلیلی داشت که این به نظر من تبدیل به قوتش کرد و آن وجود و حضور فرمانده تیپ و جانشین فرمانده تیپ بود.
ابوشهاب: بله، ردانیپور.
رخصت طلب: شهید ردانی پور، شهید خرازی و مابقی کادر تیپ. اینجا نیرو دیگر اصلاً دلهرهای ندارد. چون فرمانده اش بغل دستش است.
ابوشهاب: خودش هم همانجا است دارد تصمیم میگیرد. بله، این واقعاً یکی از مهمترین دلایل بود.
رخصت طلب: بله، خیلی مهم است. تا اینکه نیرو را تنها جلو بفرستی و توی محاصره قرار بگیرد و بعد با بیسیم به او بگویند مقاومت کن.
ابوشهاب: بله، احسنت! در مجموع نبرد و محاصره ما در فتح المبین لذتبخش بود. شب پنجم ما همه با هم یک دست یا علی دادیم. شهید ردانی پور، شهید خرازی، شهید فنایی، شهید موحد دوست، شهید بالایی، شهید جعفری و شهید گرامی، همه فرماندهان قوی و یل و از بچههای کردستان بودند.
رخصت طلب: در کردستان آب دیده شده بودند.
ابوشهاب: آفرین! آب دیده شده بودند. اینها خودشان را از حسین (خرازی) جدا نمیکردند. اینها عین شب عاشورا واقعاً هرجا حسین بود، کنارش محکم استقامت داشتند و محکم تعهد الهی داده بودند. خب آن شب دور هم بودیم و همه شاداب بودند و اصلاً انگار نه انگار در محاصره هستیم. شهید خرازی هم یک فرمایشی داشتند، شب پنجم که از ساعت یازده و نیم ما حمله میکنیم روی ارتفاعات 202، گفتند تمام فرماندهان به نیروهایشان بگویند مدام ذکر لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم را همینجور بگویند. این ذکر یکی از ذکرهای با عظمت خداوند است. خیلی موثر بود. ما ساعت یازده و نیم که عملیات را شروع کردیم، تا ساعت دو و نیم ،سه بود که دشمن را هزیمت دادیم و روی ارتفاعات همه با هم یکپارچه متعهد شدیم که محکم برویم از محاصره در بیاییم. برای همین هم بود که حدودا در شب هفتم یا هشتم عملیات، ما اعلام کردیم امامزاده دیگر دست ماست، بیایید پایین و الحمدلله رب العالمین موفق شدیم.
برچسبها: روایت سردار ابوشهاب عملیات فتحالمبین
حاشیه دومین شب عزاداری فاطمیه در بیت رهبری
- شب قبلش تلویزیون صحبتهای آقا در جمع اعضای خبرگان را نشان داده بود. آقا گفتند ممکن است این مجلس رهبر بعدی را انتخاب کند.
-دیشب در مراسم روضه بیت رهبری، آخر سخنرانی حاج آقا پناهیان یک جانباز ویلچری بلند گفت به آقا بگویید از رفتن حرف نزند، از دیشب تا الان به قلبم فشار آمده.
حاج آقا پناهیان هم گفت: ما اینهمه حرف زدیم و سخنرانی کردیم، ایشان یک جمله گفت بهتر از تمام این سخنرانی.

برچسبها: پاوه
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: جنگ عملیات سرلشگر رضایی سپهبد شهید صیاد شیرازی







برچسبها: رزمندگان جنگ انتخابات





#مرگ_بر_آمریکا2015 #down_with_usa_2015
برچسبها: مرگ بر آمریکای دهه 60 انتشار 2015

برچسبها: نگاه شهید برشهداء


برچسبها: محرم دوران دفاع مقدس
برای دیدن فیلم روی تصویر بالا کلیک نمائید.
برچسبها: سردار شهید حاج حسین همدانی

برچسبها: شهید حسین همدانی ابو وهب حضرت آیت الله خامنه ای










برچسبها: آزادگان























برچسبها: من یک روستایی هستم

بر روی دیگر تصاویر کلیک کنید.
برچسبها: زندگی جنگ
بر روی دیگر تصاویر کلیک کنید.
برچسبها: بسیج خلبان
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجةالاسلام آقاى حاج شيخ محسن قرائتى دامت افاضاته:
نظر به اهميت امر سوادآموزى و گسترش فرهنگ و معارف اسلامى و با توجه به تجربياتى كه در اين باب داريد، جنابعالى را به سمت نماينده خود در سازمان نهضت سوادآموزى تعيين مىنمايم. اميد است با هماهنگى هر چه بيشتر با مسؤولان محترم اين سازمان و وزارت آموزش و پرورش مسؤوليت سنگين خويش را بهتر انجام دهيد. بديهى است كه كمك و مساعدت دستاندركاران امر نهضت و وزارت آموزش و پرورش و استفاده از تمامى امكانات موجود پيروزى شما را بر عفريت بىسوادى كه يكى از ميراث هاى شوم نظام طاغوتى است سريعتر مىنمايد. از خداى تعالى موفقيت شما را در اين راه مسئلت دارم.
روح الله الموسوى الخمينى
ارديبهشت ماه 1361





برچسبها: حجت الاسلام محسن قرائتي کلاس درس قرآن















برچسبها: عملیات مرصاد
تیر 1367 روزی بود که علی رغم همه گمانه زنی ها و مسائلی که مطرح شد، حضرت امام قطعنامه 598 را پذیرفت. این در حالی بود که امام خمینی(ره) پذیرش قطع نامه را در آن شرایط نوشیدن جام زهر تعبیر کرد و رزمندگان اسلام که بسیار این موضوع بهت زده و حتی ناراحتشان کرده بود گوش به فرمان رهبر و مرادخودشان یعنی حضرت روح الله(ره) لب فرو بستند و اسلحه ها را زمین گذاشتند. هر چند که تنها چند روز پس از 27 تیر بود که این آتش بس توسط خود صدام شکسته شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دکتر رضایی، محسن رضایی که آن مقطع فرماندهی کل سپاه پاسداران را بر عهده داشت یکی از کسانی است که در جریان چند و چون پذیرش قطع نامه بود. امروز برای اولین بار ''بخشی از'' نامه ای را که وی در همان روزها به امام خمینی (ره) نوشت ''به همراه اصل دستخط'' حضرت امام (ره)در پاسخ به نامه محسن رضایی منتشر می کنیم.
بنا بر این گزارش، پس از پذیرش قطعنامه 598 ابهامات زیادی در نهاد سپاه پاسداران نسبت به پایان جنگ و ادامه فعالیت در سپاه بوجود آمده و ظاهرا این مسائل به حضرت امام (ره) منتقل شده بود.
چند هفته بعد از آتش بس، احمد آقا به محسن رضایی تلفنی تماس گرفته و می گویند که اگر در رابطه با جنگ و یا سپاه سوالی و یا تقاضایی دارید نامهای برای حضرت امام بنویسید. سه سال قبل از این و درهمین ایام، احمدآقا با محسن رضایی تماس گرفته و با هماهنگی ایشان در نامه ای خطاب به حضرت امام، تقاضای تشکیل سه نیروی هوایی، زمینی و دریایی برای سپاه مطرح شده بود. در آن موقع هم ابهامات زیادی برای آینده سپاه شکل گرفته بود. فرماندهان سئوال می کردند آیا لشگرهای سپاه می مانند و یا منحل خواهند شد؟ پاسخ امام به تقاضای سپاه و تشکیل نیروهای سه گانه موجی از خوشحالی و نشاط را در آن زمان برانگیخته بود. برای بار دوم، چنین تلفنی به محسن رضایی از تصمیم مهمی ازسوی امام حکایت داشت.
محسن رضایی چند روز صبر می کند و سپس به امام نامه ای می نویسد. حضرت امام درپاسخ وی ، نامه ای خطاب به فرماندهان می نویسند که عبارات آن برغم گذشت 27 سال ، همچنان شگفت آور است و به تعبیر بسیاری، این نامه نقشه راه و الگوی رفتاری سپاه بعد از دفاع مقدس تا کنون بوده است.
سردار رضایی در پاسخ به این سوال که دلیل نگارش نامه شما و پاسخ حضرت امام (ره) چه بوده می گوید: پس از تماس احمد آقا با من که نامه ای خدمت حضرت امام بنویسم و اگر برای سپاه ، تقاضایی دارم در آن ذکر کنم مدتی فکرکردم که چه چیزی را از امام بخواهم . به ذهنم آمد که مهمترین مساله سپاه را با ایشان درمیان بگذارم. آن موقع مهمترین مساله درسپاه ، ابهامات جدیدی بود که پس از پایان چنگ پیش آمده بود.
در نامه محسن رضایی خطاب به حضرت امام آمده بود: " بین برادران سپاه، غیر از ابهام از آینده سپاه، این مسئله مطرح است که تکلیف شرعیِ ماندن در سپاه پس از جنگ، از گردن ما ساقط شده و با توجه به خطرِ از دست رفتن کادرهایی که به بهای بسیار بزرگی، تجارب ارزنده از نبرد و دفاع مقدس را کسب کرده اند اگر حضرتعالی شرعا تکلیف بفرمایید تا برادران ، برای ادامه دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی، در سپاه بمانند و با توجه به فرصت بدست آمده، به برطرف کردن کمبودها و ذخیره سازی عِده و عدّه نظامی، دفاعی، همت گمارند موجب تلاش و نشاط بیشتر در پرسنل سپاه خواهد شد."
نامه محسن رضایی در 28/5/67 به محضر حضرت امام تقدیم شد، سپاه در تدارک برگزاری مجمع سالانه فرماندهان بود. این مجمع هر سال در تاریخ 26 شهریور یعنی سالگرد فرمان حضرت امام در خصوص تشکیل نیروهای سه گانه سپاه (در سال 64) برگزار می شد. در این نشست سالانه ، فرماندهان سپاه در مجمع سراسری شرکت کرده، برنامه های سالانه سپاه را مورد بررسی قرار می دادند. لذا در حالی که چند هفته بیشتر از برقراری آتش بس نگذشته بود، مجمع سراسری فرماندهان در آستانه برگزاری بود. محسن رضایی از محضر امام تقاضا می کند که پیام آن حضرت خطاب به فرماندهان، همزمان با تشکیل مجمع فرماندهان صادر شود و حاج احمد آقا از سوی حضرت امام در مجمع حضور یافته و پیام حضرت امام را قرائت نمایند، همین اتفاق روی می دهد و مرحوم احمد آقا، 4هفته بعد پس از نامه رضایی در 26 شهریور در مجمع سالانه فرماندهان حضور می یابد و پیام کم نظیر حضرت امام، را قرائت می کند. پس از آن که احمد آقا پیام حضرت امام راقرائت کردند اثر معنوی فوق العاده ای درسپاه بوجود آمد. و عملاً برخی ابهامات مربوط به جنگ و نحوه اداره سپاه و ماموریت های آن در آینده تبیین و نقشه راه فعالیت سپاه ـ که تاکنون نیز بر همان منوال بوده ـ روشن شد.
اینک، نخستین بار در سالگرد پذیرش قطعنامه و برگزاری جلسه تاریخی فرماندهان سپاه، عین دستخط حضرت امام (ره) انتشار می یابد.
«بسم الله الرحمن الرحیم
فرزندان عزیزم، فرماندهان و مسئولین محترم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
در پایان قریب هشت سال دفاع مقدسی که منتهی به استقلال و تمامیت ارضی کشور وشکست طرحهای توسعه طلبانه دشمنان انقلاب اسلامی مان گردید، نمی دانم با چه بیانی احساسات و علاقه خویش را به شما سربازان گمنام و سرداران دلاوری که توفان خشم این امت حزب الله از سینه صحنه کارزار شما جوشیده است بیان نمایم . در نزد موحدین وسالکان طریقت سخن از اجر و پاداش دنیایی ، اسائه ادب به منزلت و مقام آنان است ؛ ودنیا با همه زرق و برقها و اعتباراتش به مراتب کوچکتر از آن است که بخواهد پاداش وترفیع مجاهدان فی سبیل الله گردد. و مجاهد فی سبیل الله بزرگتر از آن است که گوهرزیبای عمل خود را به عیار زخارف دنیا محک بزند. اما من که وظیفه ام دعاگویی و سپاس و تشکر از همه سپاهیان و بسیجیان و ارتشیان است ، باید به همه نیروهای مسلح کشور و به شما اطمینان بدهم که تا من زنده هستم و تا رمق در جسم و جان دارم از حمایت و دعای خیر برای شما دریغ نخواهم کرد؛ و شما را از بهترین عزیزان و همراهان خود می دانم ؛ وهمان گونه که در ایام جنگ در کنار شما بوده ام ، و شاید یکایک شما محبت و ارادتم را به خود احساس کرده اید، بعد از این نیز چنین خواهم بود. شما آیینه مجسم مظلومیتها ورشادتهای این ملت بزرگ در صحنه نبرد و تاریخ مصور انقلابید. شما فرزندان دفاع مقدس و پرچمداران عزت مسلمین و سپر حوادث این کشورید. شما یادگاران وهمسنگران و فرماندهان و مسئولان بیداردلانی بوده اید که امروز در قرارگاه محضر حق ماوا گزیده اند. و از آنجا که من بین خودم و شما فاصله ای نمی بینم و سخن دل شما و همه عاشقان انقلاب اسلامی را پیش از اینکه به کاغذ و قلم کشیده شود درک می نمایم ، تصورمی کنم که شما به خاطر آن غرور مقدس و آن روح پرحماسه ای که سالها در میدانهای نبرد و در هنگامه آتش و خون و از دل صخره های صعب مشکلات در فضای سرد و گرم حوادث آبدیده شده است و همه ذرات وجودتان با شجاعت و بیقراری عجین گردیده ،از سکون و آرامش رنج ببرید و دلتان در همان حال و هوای خیمه جنگ بتپد، و چه بسا ازخود بپرسید که در شرایط صلح چه نیازی به وجود ما است که این هم از برکات معنویت وتحول در کشور ما است که پس از هشت سال دفاع مقدس خود احساس خستگی نمی کنید. ولی من به طور جد و اکید می گویم که انقلاب و جمهوری اسلامی و نهادمقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، که بحق از بزرگترین سنگرهای دفاع از ارزشهای الهی نظام ما بوده و خواهد بود، به وجود یکایک شما نیازمند است ، چه صلح باشد و چه جنگ . من باز تاکید می کنم که ما در سیاست خود برای رسیدن به صلح در چهارچوب قطعنامه شورای امنیت جدی هستیم ، و هرگز پیشقدم در تضعیف آن نخواهیم بود؛ ولی آثار کارشکنی را در سیاست و رفتار نظامی عراق مشاهده می کنیم ، که بعید به نظرنمی رسد که دست بعضی از قدرتها و ابرقدرتها در این قضایا پنهان باشد و چه بساصدامیان بخواهند بخت سیاه و تیره گون خود را مجددا آزمایش کنند.
در هر حال ، ما باید آماده و مهیا باشیم . روزهای حساس و تعیین کننده ای در پیش داریم ؛ و انقلاب اسلامی هنوز سالها و ماههای تعیین کننده دیگر در پیش خواهد داشت ؛که واجب است پیش کسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه ها حاضر و آماده باشند، و ازکید و مکر جهانخواران و امریکا و شوروی غافل نمانند؛ و حتی در شرایط بازسازی نیروهای مسلح ، باید بزرگترین توجه ما به بازسازی نیروها و استعدادها و انتقال تجارب نظامی و دفاعی به کلیه آحاد ملت و مدافعان انقلاب باشد، چرا که در هنگامه نبرد مجال پرداختن به همه جهات قوتها و ضعفها و طرحها و برنامه ها، و در حقیقت ترسیم استراتژی دفاع همه جانبه ، نبوده است . ولی در شرایط عادی باید با سعه صدر و به دور از حب و بغضها به این مسائل پرداخت ؛ و از همه اندوخته ها و تجربه ها و استعدادها وطرحها استفاده نمود؛ و در جذب هرچه بیشتر نیروهای مومن به انقلاب همت گماشت ، وتجارب را به دیگران منتقل ساخت ؛ و در تجهیز کلیه آحاد و افراد این کشور، بر اساس اصول و فرمول خاص دفاع همه جانبه ، و تا رسیدن به تشکل واقعی و حقیقی بسیج وارتش بیست میلیونی ، کوشش نمود. و در کنار این مسئولیت بزرگ و پیروی از خطوط کلی سیاست نظامی کشور، باید همان محافل انس و نورانیت و برادری و وحدتی که درمیدانهای نبرد و در جبهه بوده است و همان ارتباط معنوی که میان شما و روحانیون عزیزبرقرار بوده به مجامع داخلی و به همه محیطهای سیاسی و اجتماعی و نظامی کشانده شود، تا انقلاب اسلامی ما از خطر آفتها و تفرقه ها و بی تفاوتیها محافظت گردد. و مبادا که این سرمایه های عظیمی که محصول سالها تجربه و تلاش در عسرتها و فراز و نشیبها بوده است ، در مسیر زندگی روزمره به فراموشی سپرده شود.
من به شما دعا می کنم و عزت و سعادت دنیا و آخرتتان را از پیشگاه مقدس حق مسئلت دارم . ان شاءالله در لوای عنایت پروردگار و در ظل توجه حضرت بقیه الله - ارواحنا فداه - پایدار و سرفراز باشید. والسلام علیکم و رحمه الله .
26 شهریور ماه 1367
روح الله الموسوی الخمینی
جلد بیست و یکم صحیفه امام خمینی(ره) - صفحه 133 ، 26 شهریور 1367»



برچسبها: نامه آقا محسنپاسخ حضرت روح الله
برچسبها: ما تا آخرین نفس ایستاده ایم

برچسبها: محمد رضا اقاسی


برچسبها: سردار نعمان غلامي فرمانده لشگر امیرالمومنین




برچسبها: حضرت آیت الله نوری همدانی رزمندگان
سردار سرتيپ پاسدار محمدجعفر اسدي سوم ديماه 1336 در نورآباد ممسني استان فارس ديده بهجهان گشود.
وي پس از گذراندن تحصيلات مقدماتي با پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي هفتم اسفند 1358 به عضويت نهاد مقدس سپاه درآمد و درطول اين مدت تحصيلات خود را تا مقطع دكتراي علوم استراتژيك ادامه داد.
او در مهرماه سال 1359 به سمت مسئول فارسيات اهواز منصوب شد و در تاريخ بيستم خرداد سال 1360 مسووليت محور عملياتي آبادان را عهدهدار شد.
تيرماه سال 1361 به عنوان فرمانده 33 المهدي معرفي و درطول اين مدت در عملياتهاي بزرگي همچون فتح المبين، بيت المقدس، رمضان، محرم، والفجر مقدماتي، والفجر 1 و 2، خيبر، بدر، والفجر 8، كربلاي 2، 4، 5، 10، نصر4، ظفر 7، والفجر 10، بيت المقدس 7 و عمليات مرصاد يگان خود را فرماندهي ميكرد.
سردار اسدي در نوزدهم شهريورسال 1370 از تيپ مستقل 33 المهدي توديع و در بيستم شهريور سال 1370 به عنوان فرمانده لشكر 19 فجر معرفي شد.
وي به خاطر كفايت، لياقت و تعهد فرماندهي سپاه پنجم عاشورا در استان آذربايجان شرقي، جانشين فرماندهي نيروي زميني سپاه و جانشيني بازرسي ستاد كل فرماندهي كل قوا را در كارنامه درخشان خود دارد.

سردار اسدی در کنار مقام معظم رهبری

سردار اسدی و سردار قاسم سلیمانی

سردار اسدی و سرلشگر علی شمخانی

سردار اسدی و سرلشگر محسن رضایی








برچسبها: محمدجعفر اسدي



برچسبها: هوانیروز عملیات کربلای5 شلمچه
آیا شما افراد داخل تصویر را می شناسید...
برچسبها: فرماندهان جنگ عملیات فتح المبین

برچسبها: خاطرات حاج قاسم سلیمانی شهید زنگی آبادی

برچسبها: حضرت آیت الله خامنه ای در جمع فرماندهان جنگ تحمیلی


دیگر تصاویر.................ادامه مطالب
بسیار پیش آمده وقتی كه پای صحبتهای رزمندگان مینشینیم، تا حرفشان به جبهههای غرب میرسد، با یادآوری مهجوریتها، گمنامیها و مظلومیتهای رزمندگان و شهدای این خطه از جبهههای دفاع مقدس، از غرب با عنوان غریب یاد میكنند اما برای افرادی كه خالصانه در ركاب مولایشان مشغول جهاد و خلق حماسه در آن خطه از كشور بودند همین بس كه امام خمینی(ره) فرمودند: «شمایی كه میروید در كردستان خدمت میكنید، این فداكاری شما در دنیا عوض ندارد كه شما عوض آن را بگیرید، اصلاً چیزی نیست كه عوض خدمت در كردستان باشد.» از این رو جمعی از فرماندهان دوران دفاع مقدس برآن شدند تا پرده از مظلومیت رزمندگان، عملیاتها و شهدای این خطه بردارند و به این ترتیب اقدام به راهاندازی «پروژه شهیدبروجردی» كردند. پروژهای كه گامی عظیم برای آشنایی علاقهمندان به حوادث و اتفاقات پیش آمده در مرزهای غربی كشور در قبل و بعد از انقلاب و دفاع مقدس و حتی سالهای اخیر است. برای آشنایی با این پروژه با سردار حسن رستگارپناه معاون هماهنگكننده دانشگاه جامع امام حسین(ع) و همچنین جانشین مركز مطالعات ملی امنیت پایدار به گفتوگو نشستهایم كه از نظرتان میگذرد.
برای شروع خودتان را برایمان معرفی كنید و بفرمایید چطور شد كه افتخار خدمت درغرب كشور نصیبتان شد؟
حسن رستگارپناه متولد 1334 هستم. ورودی 22 بهمن 1357 سپاه پاسداران اصفهان كه از سال 1359 توفیق خدمت در كردستان را پیدا كردم. شهادت 57 نفر از نیروهای خدوم سپاه در جاده بانه به سمت سردشت و توجه سپاه پاسداران به این واقعه دردناك، دلیلی شد تا برحسب توجه و علاقهام به خدمت در شرایط دشوار برای مدت 45 روز برای رسیدگی به اوضاع پیش آمده مأموریت یافته و به سنندج اعزام شوم. سپس با تدبیر سرلشكر صفوی از فروردین سال 1359 وارد عرصه نبرد در غرب شدم و برای مدت 21 سال در سختترین شرایط جنگ و مبارزه علیه ضد انقلاب انجام وظیفه كردم.
گویی شما و برخی از دوستانتان پروژهای را برای شناساندن حماسهآفرینی رزمندگان در خطه غرب كشور در دست اجرا دارید، اصلاً توجه به این مناطق بر چه اساسی انجام میگیرد؟
تاریخ شكوهمند اسلامی سرشار از حماسههای جاوید در دفاع از ارزشهای متعالی الهی است. این حركت رهاییبخش كه در مسیر تلاشها و مجاهدتهای انبیای عظام است تا ظهور امام زمان(عج) ادامه خواهد یافت و در هر زمان با شتابی خاص به پیش میرود. در این راستا انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی فرازی است بس شكوهمند كه از بدو پیروزی با تهدیدات متعدد داخلی و خارجی به صورت همهجانبه، پیوسته و زنجیروار در ابعاد نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دشمنان اسلام مواجه بوده است.
اگر به حوادث تلخ و شیرین دوران حیات انقلاب اسلامی بنگریم به پیروزیهای حیرتانگیز و شگفتآوری برخورد خواهیم كرد كه ملت ایران و در خط مقدم، سپاه در دفاع از دین و مقدسات آن، عزت و استقلال سیاسی، آزادی، ولایت، سرزمین، اموال اقتصادی كشور، جان و مال و ناموس مردم، حمایت از مظلومان و محرومان، احقاق حق الهی، برقراری امنیت اجتماعی، بهبود اوضاع اقتصادی و فرهنگی به دست آوردهاند كه جلوهای از این موفقیت در سرزمین مجاهدتهای خاموش یعنی مناطق غرب و شمال غرب كشور نمودی خاص پیدا كرده است.
حضرت امام خمینی(ره) در پیامی كه بیانگر دیدگاه و نگرش مباركشان نسبت به این مجاهدتها بود، خطاب به رزمندگان منطقه عملیاتی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) در 15 آبان ماه 1361چنین فرمود: «اسلام و مسلمانان به این پیروزی چشمگیر شما چشم دوختهاند و از یاد هیچ یك از ما نخواهید رفت. شما فرزندان عزیز ملت هستید، فتحی كه به دست شما صورت گرفت برای ملت سرافرازی بود.»
امام خامنهای هم در این باب فرمودند: «جهاد فی سبیلالله، هرچه دشوارتر، بافضیلتتر و درخشانتر و ماندگارتر، شما در كردستان به چنین جهادی در برابر دشمنان خدا كمر بستهاید.»
تاریخ شكوهمند اسلامی سرشار از حماسههای جاوید در دفاع از ارزشهای متعالی الهی است. این حركت رهاییبخش كه در مسیر تلاشها و مجاهدتهای انبیای عظام است تا ظهور امام زمان(عج) ادامه خواهد یافت و در هر زمان با شتابی خاص به پیش میرود. در این راستا انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی فرازی است بس شكوهمند كه از بدو پیروزی با تهدیدات متعدد داخلی و خارجی به صورت همهجانبه، پیوسته و زنجیروار در ابعاد نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دشمنان اسلام مواجه بوده است.
به عنوان یك رزمنده مطلع، كمی از شرایط خاص كردستان در اوایل انقلاب و دفاع مقدس بگویید.
حوادث و سیر تحولات غرب كشور، از انقلاب اسلامی آغاز، در جنگ تحمیلی ادامه و بعد از آن هم استمرار داشت. پس از پیروزی انقلاب این حوادث از سال 1357 شروع و در 1358 به نقطه اوج خود رسید. در این زمان به خاطر بیتدبیری دولت موقت این آشفتگی به اوج خود رسید و كردستان به دست ضدانقلاب افتاد. اما با حركت و تلاشی كه شهید چمران در پاوه انجام داد و ایستادگی و مقاومتی كه نیروهای باقیمانده ارتش و نیروهای سپاه انجام دادند موفق شدند كه در كنار یكدیگر شهرهای كردستان را از دست ضد انقلاب خارج سازند. لیكن در ادامه سیر حوادث این منطقه به خاطر حوادثی كه در دولت موقت افتاد بار دیگر كردستان به دست ضد انقلاب گرفتار شد.
اما بعد از آن حركت عظیمی كه شهید بزرگوارمان شهید بروجردی از محور كرمانشاه به سمت كامیاران شروع كرد نهایتاً توانست شهرها را یكی پس از دیگری از دست ضدانقلاب رها سازد و این مدیون پیوندی است كه آن زمان بین شهید بزرگوار بروجردی و شهید سلحشور ارتش شهید صیادشیرازی و همچنین بزرگمردانی همچون سرلشكر رحیم صفوی، حاجاحمد متوسلیان و شهدای گرانقدر بومی كردستان برقرار بود. این همه دست به دست هم دادند و كردستان بار دیگر از دست ضد انقلاب رها شد ولی به دلیل آغاز درگیریهای جنگ تحمیلی فشار جدیدی به كردستان وارد شد و نیروهای توانمند سپاه و ارتش در این منطقه با توجه به تحمیل شرایط جنگی جدید در جنوب، مجبور شدند توان را به سمت جبهههای جنوب برای مقابله با صدام ببرند و به این ترتیب شرایط كردستان مجدداً پیچیدهتر شد.
جرقه تشكیل پروژه شهید بروجردی از كجا زده شد؟
حضرت امام خمینی در آخرین صحبتها و توجهات جملهای را بیان فرمودند با این مضمون كه در هنگام نبرد مجال پرداختن به همه جهات، قوتها و طرحها و ضعفها و برنامهها و در حقیقت تلفیق استراتژی دفاع همهجانبه نبوده است ولی در شرایط عادی باید با سعه صدر و به دور از حب و بغضها به این مسائل پرداخت و از همه گفتهها، تجربهها، استعدادها و طرحها استفاده كرد. بعد از صدور این فرمان امام خمینی(ره) و سپری شدن جنگ و پذیرش قطعنامه نیروهایی كه در غرب كشور بودند، به این فكر افتادند كه ایده امام را در پیرامون غرب كشور پیگیری نمایند و تقریباً از سال 1369 كارگروهی تحت عنوان پروژه شهید بروجردی تشكیل شد كه با محوریت برادر سرلشكر ایزدی و دیگران افرادی چون سردار استكی، سردار مقدم و سردار جلالی، من و دوستان دیگری دور هم جمع شدیم كه این فرمان و ایده امام خمینی(ره) را در رابطه با غرب كشور و مسائلی كه در آنجا به وقوع پیوسته به نحوی اجرایی و تجربیات را به ثبت برسانیم. از آن تاریخ، دو سه سالی طول كشید تا گروه «تدوین تاریخ عملیاتهای مناطق كردی» شكل بگیرد. این گروه در اصل اسم خودش را پروژه شهید بروجردی گذاشت. از این رو پروژه شهید بروجردی به منظور جمعآوری و ثبت تجربیات و دستاوردهای ارزشمند رزمندگان اسلام در صحنههای خونبار این مناطق از بدو پیروزی انقلاب اسلامی شروع به كار نمود. مقدمات كار و طرحریزیهای اولیه این پروژه از اواسط سال 1374 آغاز شد. اما به پیشنهاد سردار فرماندهی وقت كل سپاه و با تصویب فرماندهی معظم كل قوا، حضرت آیتالله خامنهای، رسماً در اواخر سال 1378 با مسئولیت سردار سرلشكر پاسدار دكتر مصطفی ایزدی شروع به كار نمود.
چرا این تحقیقات و پروژه با نام این شهید بزرگوار یعنی شهید محمد بروجردی كه برای همرزمانش با نام مسیح كردستان شناخته میشد، نامگذاری شده است؟
سردار سرلشكر پاسدار شهید محمد بروجردی، شخصیتی فرهیخته، متواضع، عارف و مجاهدی شب زندهدار بود كه در مسئولیتهای فرماندهی سپاه منطقه هفت، قرارگاه نجف و قائممقامی قرارگاه حمزه(ع) بیادعا به وظیفه و تكلیف شرعی خود در مقابله با دشمنان اسلام عمل میكرد و مبتكر راهبرد بینظیر عملیاتی با ماهیت اسلام ناب محمدی(ص) در مناطق بحرانی غرب و شمالغرب بود، بر این اساس پروژه تدوین تاریخ عملیات رزمندگان اسلام در این مناطق به نام این شهید بزرگوار در مركز مطالعات و تحقیقات توسعه امنیت پایدار مزین شده است.
ادامه دارد...
گویی شخص شما با شهید بروجردی آشنا بودهاید این آشنایی از كجا و چگونه صورت گرفت؟
آشنایی من با شهید بروجردی به قبل از پیروزی انقلاب و همزمان با مبارزات انقلابیاش آغاز شد و بعدها و در كردستان ادامه پیدا كرد.
برگردیم به بحث پروژه، اینكه چه اهدافی را دنبال میكند و چه برنامههایی را در دستور كار دارد؟
از اهداف پروژه میتوان به تثبیت و ماندگاری تجربیات نظامی و پدافند داخلی به دست آمده، تبیین و تحلیل علمی از حوادث نظامی با ایجاد امكان بررسی جامع نقاط قوت و ضعف نیروهای خودی و دشمن، ثبت وقایع مقابله با بحران، تجزیهطلبی و تهاجم متجاوزین بعثی عراق، انتقال تجربیات و دستاوردهای معنوی و نظامی برای نسل آینده اشاره كرد.
اگر امكان دارد از نحوه عملكرد پروژه نیز برایمان توضیح بدهید.
در طرح كلی پروژه شهید بروجردی، سه گروه با عنوان جغرافیا، راهبرد و اقدامات و فعالیت پیشبینی شده است. در گروه راهبرد میتوان به كمیته «تدوین نبرد دوم» یعنی پاسداری از انقلاب اسلامی در مقاطع زمانی دی ماه 1358 از آزادسازی شهر كامیاران تا شهریور 1364 (بستن مرز) اشاره كرد.
در گروه اقدامات و فعالیتها نیز میتوان به «تدوین عملكرد یگانهای مانوری سپاه» و «تدوین خلاصه عملیاتی» اشاره كرد كه مسئولیت آن به سردار سرتیپ پاسدار جواد استكی محول شده است. ایشان نیز با توجه به اهمیت، ارزش و اهداف مأموریت، پس از تشكیل چندین جلسه كارشناسی و مشورتی، بهترین راهكار تشكیل ستاد تحقیقاتی مستقل با شرایط ویژه را تعیین كرد و تأمین امكانات مورد نیاز آن را در دستور كار قرار داد. این ستاد در اصفهان راهاندازی شد و موفق به تجزیه، پیگیری و انجام مأموریت شد.
در نبرد دوم بیشتر به كدام مرحله از مبارزات توجه شده و مورد بررسی قرار میگیرد؟
نبرد دوم به آن مرحله از دفاع رزمندگان اسلام در مناطق غرب و شمال غرب میپردازد كه پس از بنبست مذاكرات دولت موقت و هیئتهای حسن نیت در اواخر دوران فترت به وقوع پیوست. این مرحله هم همان طور كه قبلاً گفتم از دی سال 1358 یعنی آزادسازی كامیاران تا پایان شهریور ماه 1364 یعنی بستن مرز از عملیات قائم(عج) در منطقه چهل چشمه كردستان تا عملیات فتح یك در مناطق مرزی پیرانشهر و سردشت را دربرمیگیرد.
سردار از تحقیقات و جمعآوری این اطلاعات و شیوههای كار برایمان بگویید.
تهیه طرح مقدماتی و سپس تكمیلی هر پروژه با سیر مراحل تصویب و جمعآوری اطلاعات به روش میدانی و كتابخانهای حدود 30 ماه به طول انجامید. در این مرحله و فرآیند بیش از 350 هزار سند مكتوب و مستند، 1700 ساعت نوار صوتی كمیسیونها و جلسات زمان عملیات، 16 هزار قطعه عكس و تصویرعملیاتی، 1200 ساعت مصاحبه و فیلم ویدئویی جمعآوری شد. با بررسی آنها و ادامه كار برای رسیدن به اهداف پروژه و شناخت نقش سپاه در دفاع از انقلاب اسلامی و ارزشهای آن، ما را بیش از پیش مصمم كرد، به صورتی كه طبقهبندی موضوعی اسناد طی دوازده ماه به پایان رسید.
نبرد دوم به آن مرحله از دفاع رزمندگان اسلام در مناطق غرب و شمال غرب میپردازد كه پس از بنبست مذاكرات دولت موقت و هیئتهای حسن نیت در اواخر دوران فترت به وقوع پیوست. این مرحله هم همان طور كه قبلاً گفتم از دی سال 1358 یعنی آزادسازی كامیاران تا پایان شهریور ماه 1364 یعنی بستن مرز از عملیات قائم(عج) در منطقه چهل چشمه كردستان تا عملیات فتح یك در مناطق مرزی پیرانشهر و سردشت را دربرمیگیرد.
پس از انجام این مراحل گردآوری و حجم انبوهی از اطلاعات، همچنین قابل استفاده بودن بعضی اسناد چند موضوع، مكانیزه كردن اطلاعات ضرورت پیدا كرد. بر این اساس تهیه نرمافزار رایانهای در دستور كار قرار گرفت. با تلاش مستمر و همت چند نفر از برادران سپاه و دانشگاه اصفهان نرمافزاری كمنظیر با حداقل هزینه تهیه شد. همزمان با تهیه این نرمافزار، مدارك جمعآوری شده در مرحله طبقهبندی اطلاعات قرار گرفت. این امر با بهكارگیری 130 نفر از پرسنل و بسیجیان در كمیسیون به صورت فشرده در مدت یكسال دستهبندی موضوعی وكدگذاری انجام شد. به طور خلاصه میتوان گفت كه خروجی كمیته نبرد دوم در شش بخش تهیه شده و اكنون خلاصه آن در یك مجموعه شش جلدی قابل ارائه است. لازم به توضیح است، از تاریخ اول مردادماه 1383 تا زمان ارائه این مجموعه نفرات زیادی با تخصصهای مورد نیاز در تدوین مجموعه چهارم فعالیت داشتند.
از دیگر اقداماتتان برای دستیابی بهتر به اطلاعات و ادامه كار این پروژه برایمان بگویید.
تلاش برای فراهم كردن مكانی مناسب جهت اجرای مأموریت، پیگیری و جذب پرسنل باتجربه، متخصص، توانا و علاقهمند به تحقیقات، تلاش گسترده برای تأمین امكانات مورد نیاز اداری، انجام صدها مأموریت در استانهای آذربایجانغربی، كردستان، كرمانشاه، تهران، گیلان، خراسان، قزوین، زنجان، فارس و كرمان به منظور جمعآوری اطلاعات و ارتباطات با ردههای سپاه پاسداران، سازمانها، ادارات، ارگانها و نهادهای دولتی، مسئولان و پرسنل باسابقه سپاه، ارتش، نیروی انتظامی، جهاد، وزارت كشور و...، تشكیل چندین گردهمایی و سمینار مربوط به پروژه شهید بروجردی یا شركت در اینگونه جلسات، دعوت از افراد متخصص، مطلع و صاحب نظر درخصوص مسائل غرب و شمالغرب و تحقیقات، همچنین مصاحبه با آنان، كمك به مسئولان كمیتهای دیگر در انجام پروژههای محوله، انجام بیش از 6300 مكاتبه، شركت در صدها جلسه با حضور سردار ایزدی، سردار محسن رضایی، سردار رحیم صفوی، سردار صالح، سردار فضائلی، اعضای ستاد پروژه در تهران، صدا و سیما در تهران، كردستان و اصفهان، لشكر 14 امام حسین(ع)، جلسات داخلی و صدها فعالیت دیگر در راستای اجرای مأموریتهای محوله از اقدامات ستاد اصفهان است.
از مشكلات و دشواریهایی كه برای ادامه و انجام این پروژه عظیم برایمان وجود داشت بگویید.
در مورد پژوهش در پروژه شهید بروجردی، میتوان اذعان كرد اشكالات عمدهای بر تهیه پیشنیازهای تحقیقات و تأمین عناصر مورد نیاز وجود داشته است. اما اهمیت موضوع، نگاه معنوی به كار، همت و جدیت و مقاومت مسئول پروژه همكاران اصلی و... بسیاری از ضعفها و مشكلات را برطرف نمود. اكنون به لطف الهی امید است با تعیین ساختار جدید در دانشگاه جامع امام حسین(ع)، بسیاری از مشكلات مرتفع شود.
و سخن پایانی.
امیدواریم توانسته باشیم گامی مثبت در ثبت وقایع و تجربیات گرانبها و باعظمت رزمندگان اسلام در دفاع از انقلاب اسلامی در مناطق غرب و شمال غرب برداشته و راه برای رهجویان حق و عدالت تا حدودی گشوده باشد. استمرار انقلاب اسلامی در گرو گرامیداشت راه شهیدان است و امروز اگر كرامت، آزادی، سربلندی و عزت میخواهیم باید راه شهیدان را بشناسیم و در این راه قدم برداریم.
عنوان: شب های کمین ؛ خاطرات سردار حسن رستگارپناه
نویسنده: حبیب یوسف زاده
ناشر: بنیاد حفظ آثار و نشر آثار دفاع مقدس
شابک: 2-16-5262-600-978
تاریخ اولین چاپ: 1387
نوع جلد: شومیز
قطع: رقعی
قیمت(ریال): 19000
شمارگان: 5000
تعداد صفحات: 193
وزن(گرم): 230
....................................................................................
معرفي:
سردار حسن رستگارپناه از فرماندهان سپاه در دوران دفاع مقدس و بعد از آن (فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کردستان) است که خاطرات این رزمنده و جانباز دلاور به کوشش حبیب یوسف زاده جمع آوری و تألیف شده و توسط بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس به چاپ رسیده است.این کتاب ارزشمند دارای پنج فصل اصلی و 24 بخش فرعی است. در ضمن در آخر کتاب تصاویری از این فرمانده عزیز در دوران مختلف برای شاهد مثال یا توضیحات آورده شده است.
برچسبها: خاطرات سردارحاج حسن رستگار پناه فرمانده

برچسبها: عکس فرمانده کل قوا

برچسبها: عکس شعار دادن حاج بخشی در محضر رهبر انقلاب








برچسبها: گذر زمان عکس آیت الله هاشمی رفسنجانی
تصویر منتشرنشده از سردارشهید حاج حسن شاطری در حج
نفر چهارم از راست وشهید غلامرضا صالحی
برچسبها: عکس شهید حاج حسن شاطری



برچسبها: عکس تصاویر سردار شهید حسن باقری
تصاویر سردار اسماعیل احمدی مقدم از فرماندهان شمال غرب در دفاع مقدس
اسماعیل احمدی مقدم ، به سال 1340 در تهران متولد شد. او از سال 1384 فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی را بر عهده دارد. سردار اسماعیل احمدی مقدم ، دارای مدرک دکترای مدیریت استراتژیک از دانشگاه عالی دفاع ملی است و سوابق درخشانی در طول سال های دفاع مقدس و پس از آن در جبهه های مختلف دفاع از نظام جمهوری اسلامی می باشد.





برچسبها: عکس اصغر احمدی مقدمفرماندهان شمال غرب دفاع مقدس

برچسبها: عکس سپهبد شهید علی صیاد شیرازی

برچسبها: عکس



برچسبها: عکس سردار شهید حاج حسین خرازی



ادامه مطالب کلیک کنید
برچسبها: عکس سرلشگر حاج قاسم سلیمانی در دوران دفاع مقدس
![]()




برچسبها: عکس منتشر نشده عباس زمانی, ابوشریف

برچسبها: تیپ 15 امام حسن مجتبی







