در پی تخریب حسینیه حاج همت پادگان دوکوهه:
اين چه بازسازی سقف است! که اثری از حسينيه حاج همت به جای نگذاشته است...
"حفظ و نگهداری تركیب یك یا چند شهر خراب شده در جنگ، به منظور ترسیم علنی تجاوز دشمنان علیه انقلاب و كشورمان و نشان دادن قدرت دفاع و مقاومت قهرمانانه ملت كه آیندگان فقط به اسناد و نوشتهها بسنده نكنند"
آلبوم تصاویر











برچسبها: تخریب حسینیه حاج همت پادگان دوکوهه

برچسبها: مردان, بزرگ, انقلاب

برچسبها: صدام, متجاوز







برچسبها: شهيد, محراب, حضرت, آيت

برچسبها: شهیدان, محمدعلی, رجایی, محمدجواد











برچسبها: اسناد, قطعنامه, 598









برچسبها: اسناد, قطعنامه, 598









برچسبها: اسناد, قطعنامه, 598








برچسبها: اسناد, قطعنامه, 598












برچسبها: سرلشگر, محمد, باقری, افشردی

برچسبها: نادر, طالب, زاده
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: حجت الاسلام, سید محمود علوی, دفاع مقدس


برچسبها: آیت الله خامنه ای, تشیع, مدافعین, قدس

برچسبها: دزفول زخم برزخیم

برچسبها: مسجد سلیمان تبلور استقامت

برچسبها: پاسدار انقلاب

سرهنگ پاسدار علیرضا شمسیپور یکی از اعضای باسابقه تیم تفحص پیکر مطهر شهدا و از پیشکسوتان دوران دفاع مقدس، صبح امروز ۱۳ اردیبهشت ماه ۹۵ طی عملیات جستجوی شهدا بر اثر انفجار مین والمری به شهادت رسید.
سرهنگ پاسدار علیرضا شمسیپور، بازنشسته سپاه انصار الحسین(ع) استان همدان، یکی از اعضای باسابقه تیم تفحص پیکر مطهر شهدا، از پیشکسوتان دوران دفاع مقدس و مسئول بسیج ورزشکاران همدان، صبح امروز 13 اردیبهشت ماه 95 طی عملیات جستجوی شهدا بر اثر انفجار مین والمری به شهادت رسیده و بهسوی یاران شهید خود پر کشید. شهید شمسیپور متولد 1345 در استان همدان است. او همچنین رئیس هیأت دوچرخه سواری استان همدان و رئیس تربیت بدنی سپاه این استان بوده است. از این شهید والامقام دو فرزند دختر و پسر بهیادگار مانده است.
روابط عمومی کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح، در پی شهادت جستجوگر نور سرهنگ پاسدار علیرضا شمسیپور کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح اطلاعیهای بهشرح زیر صادر کرد:
باسمه تعالی
بدینوسیله به اطلاع ملت شهیدپرور جمهوری اسلامی ایران میرساند:
یکی دیگر از همسنگران تفحص شهدا به خیل همرزمان شهیدش پیوست.
شهید جستجوگر نور سرهنگ پاسدار "شهید علیرضا شمسیپور" ساعت 10:30 صبح امروز 13 اردیبهشت ماه سال جاری در جریان تفحص شهدا در ارتفاعات کانیمانگا (پنجوین عراق) بر اثر اصابت مین والمری به درجه رفیع شهادت نائل شد. در این حادثه 2 نفر دیگر از پرسنل کمیته جستجوی مفقودین نیز مجروح شدند. شهید علیرضا شمسیپور از پرسنل خدوم و فعال کمیته جستجوی مفقودین تلاشهای فراوانی را جهت کاوش ابدان مطهر شهدا به عمل آورد.
کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح شهادت این پیشکسوت دوران دفاع مقدس و تفحص شهدا را به پیشگاه حضرت ولیعصر(عج)، مقام معظم رهبری، مردم شهیدپرور ایران و استان همدان و بهخصوص خانواده این شهید عزیز تبریک و تسلیت عرض مینماید.
از خداوند متعال علو درجات را برای این شهید عزیز خواستاریم.





برچسبها: سرهنگ پاسدار علیرضا شمسیپور تفحص پیکر مطهر شهدا












برچسبها: عملیات بازی دراز






برچسبها: امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی

برچسبها: سید مرتضی آوینی
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: امیر دریابان علی شمخانی
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: امیر دریابان علی شمخانی
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: امیر دریابان علی شمخانی
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: روایت سردار احمد غلامپور
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: روایت سردار احمد غلامپور


برچسبها: مادر
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: سرلشگر غلامعلی رشید تاریخ شفاهی دفاع مقدس
یدالله ایزدی*
چکیده
ارتفاعات مشرف بر سد دربندیخان از سالهای اولیه جنگ یک هدف مهم در استان سلیمانیه عراق به شمار میآمد. عدم موفقیت در تصرف این ارتفاعات در عملیات والفجر10 باعث تسلط دید و تیر دشمن بر عقبه یگانهای مستقر در دشت حلبچه گردید. لذا برای رفع این نقیصه عملیات بیتالمقدس4 تنها یک هفته بعد به اجرا درآمد. آنچه پیشروست، فشردهای از مباحث مربوط به ویژگیهای جغرافیایی و نظامی و پیشینة عملیات در این منطقه و ضرورتها، آمادهسازی، شرح و ویژگیهای عملیات بیتالمقدس4 است.
مقدمه
سد دربندیخان در استان سلیمانیه عراق در طول جنگ ایران و عراق همواره به عنوان یک هدف مهم نظامی و سیاسی در جبهههای شمالی محسوب میشد. در طراحی عملیات والفجر10، تصرف ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شمیران از سلسله ارتفاعات منتهی به سد، به دلیل حفظ جناح عملیات و تسلط دید و تیر بر عقبه دشمن منظور گردیده بود. عملیات در این ارتفاعات که با بهرهگیری از لشکر11 امیرالمؤمنین(ع)، تیپ بقیهالله(عج) و تیپ44 قمربنی هاشم (مجموعاً با 6 گردان) انجام شد اما به دلیل هوشیاری و مقاومت دشمن و ضعف توان خودی، موفقیت چندانی به جز تصرف تپههای شرقی ارتفاع سورمر در بر نداشت. حضور دشمن در محور سورمر و شمیران که باعث تسلط بر قسمتهای جنوبی منطقه حلبچه و عقبه یگانهای خودی در این منطقه شده بود، به عنوان نقص محور چپ عملیات والفجر10 محسوب گردید و برای ترمیم این نقیصه عملیات مجددی با استفاده از یگانهای دستنخورده در نظر گرفته شد. علیرغم محدودیت نیرو باتوجه به این نکته که از دست دادن زمان موجب تقویت خطوط دشمن و احداث مواضع و موانع جدید میگردید، لذا تصمیم بر آن شد تا با بهرهگیری از توان موجود عملیات را حداکثر ظرف یک هفته آغاز شود. بر این اساس لشکرهای 27 حضرت رسول(ص)، 10 سیدالشهدا(ع) و تیپ18 الغدیر تحت امر قرارگاه فتح قرار گرفته و این قرارگاه با فرماندهی جدید مأموریت انجام عملیات را عهدهدار شد.
تشریح منطقهی عملیاتی
منطقهی عملیاتی بیتالمقدس4 منطقهیی کوهستانی است که از شمال به دریاچهی دربندیخان و ارتفاع تمورژنان و از جنوب به دشت مرتکه و ارتفاعات شاخ خشیک و بمو و از شرق به رودخانهی زیمکان و کوه بیزل و از غرب به سد دربندیخان و ارتفاعات قاشتی منتهی میشود. مهمترین ارتفاعات و عوارض این منطقه عبارتاند از:
ارتفاع شاخ سورمر
ارتفاع شاخ سورمر، شرقی – غربی و صخرهیی است و قسمتهای جنوبی و شرقی آن شیب ملایمتری نسبت به قسمت شمالی دارند. این ارتفاع به دلیل تسلط دید و تیر بر گلوگاه تمورژنان، از اهمیت ویژهیی برخوردار است.
ارتفاع شاخ شمیران
این ارتفاع شمالی- جنوبی است و ارتفاع بلندترین قلهی آن 1540 متر میباشد. امکان دید و تیر روی دشت شمیران، تنگهی مله سور، سواحل دریاچهی دربندیخان و همچنین تونل قاشتی و جادهی اصلی عقبهی دشمن، اهمیت شاخ شمیران را دو چندان کرده است. در اختیار داشتن این ارتفاع تسلط بر کل منطقه را امکانپذیر میکند.(1)
ارتفاع برددکان
ارتفاع برددکان از شمال غربی به طرف جنوب شرقی گسترش یافته و بلندترین نقطهی آن 1488 متر ارتفاع دارد. در انتهای جنوب شرقی برددکان چند یال مهم از جمله یال بیاروک و یال مورتکه قرار دارد. با استقرار بر این ارتفاع، میتوان ضمن تسلط بر دشت ناهموار ساحلی در شمال آن، ارتفاع شاخ شمیران را نیز تأمین کرد.
دریاچهی دربندیخان
دریاچهی دربندیخان در شمال منطقهی عملیاتی قرار گرفته است و با آب رودخانههای زیمکان، لیله، آب سیروان و دریاچهی تانجرو تغذیه میشود. در جنوب این دریاچه و بین ارتفاع زیمنانکوه و قاشتی (غرب ارتفاعات منطقهی عملیاتی مورد نظر) سد دربندیخان قرار دارد که قسمتی از برق عراق را تأمین میکند و از نظر نظامی و اقتصادی اهمیت بسیاری دارد.
دشت تولبی (شمیران)
دشت ناهموار میان دریاچهی دربندیخان تا ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر و برددکان، دشت تولبی (شمیران) نام دارد. 5 روستای تولبی، شمیران، کانیکوه، ورمن و کوکوی در پهنهی این دشت واقع شدهاند. زمین این منطقه تا اندازهیی برای مانور زرهی مناسب است.
پوشش و اختفا
به جز قسمتهای ساحلی دشت تولبی (شمیران) که پوشش گیاهی نسبتاً کمی دارد، سایر ارتفاعات و قسمتهای منطقه دارای پوشش گیاهی مناسبی هستند. این منطقه همچنین به دلیل وجود شیارهای عمیق، یالها و چمهای متعدد امکان دید و تیر دشمن بر نیروهای خودی را ضعیف کرده و آسیبپذیری نیروها را در برابر آتش مستقیم و منحنی کاهش میدهد.
جادههای ارتباطی
در طول جنگ تحمیلی، جادههای متعددی از سمت عقبهی نیروهای خودی و دشمن به طرف ارتفاعات این منطقه احداث شده که از میان آنها جادههای چم بیاروک و چم سراژین از اهمیت خاصی برخوردارند و در واقع جادههای یاد شده عقبهی خشکی این ارتفاعات محسوب میشوند.
اهمیت منطقه
منطقهی عملیاتی بیتالمقدس4 به دلایل گوناگون برای نیروهای خودی و دشمن حائز اهمیت است. برخی از دلایل اهمیت این منطقه عبارتاند از:
• تسلط ارتفاعات یادشده بر اکثر جادههای ارتباطی و عقبهی نیروهای خودی و دشمن در منطقه.
• تسلط دید و تیر داشتن ارتفاع شاخ شمیران بر تونل ارتفاع قاشتی و جادهی آسفالتهی درجهی یک ارتباطی شمال به جنوب عراق.
• تسلط دید و تیر داشتن ارتفاع شاخ سورمر بر گلوگاه آبی بین ارتفاعات تمورژنان و سورمر.
• ایجاد تأمین نسبی جناح چپ منطقهی عملیاتی والفجر10.
پیشینهی منطقهی عملیاتی
به دلیل حساسیت و اهمیت منطقهی عمومی دربندیخان، نیروهای خودی و دشمن چندین بار درصدد اجرای عملیات در این منطقه برآمدند. خلاصهیی از تلاشهای انجام شده در این منطقه چنین است:
• پس از عملیات والفجر3 در 7 مرداد1362 که به آزادسازی و تأمین شهر و دشت مهران و نیز جادهی ایلام – دهلران انجامید، قرار شد نیروهای خودی عملیاتی را روی ارتفاعات مهم منطقه از بمو تا ارتفاع شاخ شمیران، اجرا کنند. برای اجرای این عملیات لشکرهای27 محمد رسولالله(ص)، 31 عاشورا، 17 علیبنابیطالب(ع) و 5 نصر از سپاه پاسداران و لشکر30 گرگان و یک گردان مستقل قدس از ارتش در نظر گرفته شد، اما سرانجام به دلایلی از اجرای عملیات خودداری شد، از جمله: دلیل فاصلهی زیاد خط خودی تا ارتفاعات مورد نظر؛ هوشیاری دشمن و آگاهی آنها از نقل و انتقالات نیروهای خودی از طریق گزارشهای نیروهای ضد انقلاب مستقر در منطقه و نیز انتقال تعدادی از یگانهای مورد نظر برای تکمیل اهداف عملیات والفجر4 در 27مهر1362 و آزادسازی ارتفاعات قوچ سلطان در غرب مریوان و تصرف درهی شیلر و پنجوین.
• همزمان با بسیج گستردهی نیروها به جبهه با عنوان طرح "لبیک یا امام" در زمستان 1362، عملیات محدودی به همت تیپ32 انصارالحسین و گردانهای قدس استان همدان در 22بهمن1362 در این منطقه اجرا شد که به تصرف ارتفاعات شاخ سورمر، شاخ شمیران و برددکان انجامید. در این عملیات دشمن به دلیل آمادگی نداشتن مقاومت چندانی نکرد.
• در 10 فروردین 1363 در وضعیتی که راه ارتباطی جوانرود به تازهآباد و شیخ صله به ارتفاع شاخ شمیران (عقبههای اصلی منطقه) قطع بود و رساندن آذوقه و امکانات به آنجا نیز به سختی انجام میشد و در موقعیتی که مأموریت نیروهای مستقر روی این ارتفاعات نیز به پایان رسیده بود، دشمن با اجرای آتش شدید توپ روی ارتفاعات و عقبهها، قصد آزادسازی ارتفاعات یادشده را داشت، اما با مقاومت شدید نیروهای مستقر در آنجا مواجه و با تحمل تلفات سنگین مجبور به عقبنشینی شد.
• تابستان 1364، دشمن با یک تیپ مکانیزه قصد حمله به این منطقه را داشت که به دلیل اجرای آتش سنگین نیروهای خودی روی محل استقرار آنها، سازمان یگانهای دشمن به هم ریخت و در نتیجه اجرای عملیات منتفی شد.
• دشمن 45 روز پس از حملهی ناموفق خود، با نیروهای حزب دمکرات ایران و جاشهای مستقر روی ارتفاع مرزی گوزیل در جنوب غربی نوسود، قراردادی را به امضا رساند که بر اساس آن قرار شد نیروهای حزب دمکرات و جاشهای عراقی (کردهای موافق حکومت بغداد) با استعداد یک گردان، ارتفاع برددکان را تصرف کرده و سپس یک تیپ از ارتش عراق دفاع از آن را به عهده بگیرد. در دید قرار داشتن نقل و انتقالات نیروهای دشمن و ضد انقلاب سبب شد تا نیروهای خودی متوجه تحرکات دشمن شوند. بر این اساس به سازمان ادوات موجود در منطقه (4 قبضه مینیکاتیوشا، یک قبضه کاتیوشا و 8 قبضه خمپاره) دستور داده شد تا بدون هیچ گونه محدودیتی روی محلهای استقرار دشمن آتش بریزند، با اجرای آتش مؤثر رزمندگان سازمان رزم دشمن از هم پاشید. با پناهنده شدن 3 سرباز عراقی مشخص شد که در آن هنگام، دشمن در حال توجیه نیروهای خود برای شروع عملیات بوده است.
• در 15فروردین1365، نیروهای عراقی جهت اجرای استراتژی "دفاع متحرک" از سه محور به یال بیاروک (یکی از یالهای ارتفاع برددکان)، ارتفاع برددکان و ارتفاع شاخ شمیران حمله کردند. در پی این حمله، ارتفاعات شاخ شمیران، شاخ سورمر، قلهی برددکان، پشت قلعهی کیبره و یال بیاروک به تصرف آنان درآمد. ارتش عراق در این عملیات از 9 گردان کماندویی و پیاده با پشتیبانی کامل آتش توپ، هلیکوپتر و بمببارانهای هوایی بهره میبرد، در حالی که استعداد نیروهای خودی مستقر در این ارتفاعات حداکثر 3 گردان بود.
• سپاه پاسداران با هدف پاسخگویی مناسب به استراتژی دفاع متحرک عراق و همچنین اجرای عملیاتهای محدود تا فرارسیدن زمان عملیات گسترده، عملیاتهایی را تحت عنوان "کربلا" آغاز کرد. بر همین اساس برای بازپسگیری ارتفاعات شاخ شمیران، برددکان و سورمر قرارگاه نجف نیروی زمینی سپاه پاسداران، با استعداد 5 لشکر و 2 تیپ مأموریت یافت که در این منطقه عملیات کند. عملیات مورد نظر پس از دو ماه تلاش شبانهروزی به دلیل هوشیاری صددرصد دشمن، دور بودن خطوط پدافندی خودی، آمادگی نداشتن برخی یگانها و بمبباران شدید شیمیایی عقبهی آنها منتفی اعلام شد.(2)
• در عملیات والفجر10 که در 23اسفند1366 در منطقهی عمومی حلبچه اجرا شد، تصرف ارتفاعات مذکور (شاخ شمیران، برددکان و سورمر) جهت تأمین جناح جنوبی عملیات در دستور کار قرار گرفت. قرارگاه فتح1 با 6 گردان عملیات را در این منطقه به منظور تصرف شاخ شمیران شروع کرد. هدف از عملیات روی ارتفاعات این منطقه، در اصل باز کردن عقبهی خشکی منطقه، برای اجرای عملیات توسط قرارگاه فتح بود. در طول عملیات، نیروها همهی خطوط دشمن را تصرف و تا بالای شاخ شمیران و شاخ سورمر پیشروی کردند، اما به دلیل نبودن یگان دیگری برای حفظ منطقه و نیز هوشیاری دشمن و اقدام او به آوردن یگانهای جدید و تازهنفس، نگهداری ارتفاعات تصرفشده (با 6 گردان) مقدور نشد و نیروها به عقب برگشتند. با وجود فشار مداوم دشمن، رزمندگان سرپل زیر ارتفاع شاخ سورمر را- که شامل قسمتی از دامنهی شرقی این ارتفاع است- حفظ کردند.(3)
1. شناسایی
با توجه به مانور طراحیشده، لازم بود تا از معابر وصولی دشمن در غرب شاخ شمیران و شاخ سورمر شناساییهایی انجام شود، اما کمبود زمان، هوشیاری نسبی دشمن و همچنین دیر رسیدن یگانها به منطقه موجب شد تا یگانها نتوانند شناسایی مناسبی انجام دهند. نیروهای اطلاعات یگانهای عملکننده در شب اول در چندین نوبت به منظور شناسایی مواضع دشمن، به وسیلهی قایق یا با غواصی عازم ساحل دشمن شدند، اما به دلیل سردی آب، وجود موانع متعدد، هوشیاری دشمن و در دید و تیر بودن ساحل، نتایج مطلوبی به دست نیامد.(4) تعویق 48 ساعتهی عملیات برای تکمیل شناساییها نیز نتوانست کاستی موجود در این زمینه را برطرف کند. وضعیت منطقه و دشمن به گونهیی بود که عملاً فرماندهان را به این نتیجه رساند که نواقص شناسایی را بر افزایش هوشیاری و تقویت مواضع دشمن، به ویژه در دشت تولبی که مسیر عبور یگانها برای رسیدن به اهداف بود، ترجیح دهند.(5) برادر غلامپور در این باره میگوید: «من خودم اعتقادم این است که این جا زیاد شناسایی نمیخواهد. یعنی هر کس که برود بالای ارتفاعات تمورژنان، تا عمق دشمن را خواهد دید. علاوه بر آن دشمن الآن دارد به دشت تولبی حساس میشود، دارد پایگاه میزند. اگر زود نجنبیم، ممکن است خدای ناکرده عملیات با مشکلات مواجه شود.» در نتیجه فرماندهان نیروی زمینی سپاه و قرارگاه فتح به وسیلهی دوربین از دیدگاه لشکر27 محمد رسولالله(ص) روی ارتفاعات تمورژنان مشغول شناسایی شدند. از میان نیروهای اطلاعات یگانها که درصدد عبور از قسمتهای جنوبی دریاچهی دربندیخان برآمده بودند، تنها غواصان لشکر10 سیدالشهدا توانستند شناسایی خوبی از زمین دشمن به عمل آورده و دو مسیر مناسب برای عبور نیروها پیدا کنند. این شناسایی مبنایی برای عبور نیروهای این لشکر و دیگر یگانها قرار گرفت.
وضعیت دشمن
قبل از عملیات والفجر10، لشکر36 پیادهی عراق با سه تیپ از ارتفاعات منتهی به سد دربندیخان دفاع میکرد؛ بدین ترتیب که تیپ506 پیاده در ارتفاع شاخ سورمر و دشت تولبی (شمیران)، تیپ602 پیاده در ارتفاع شاخ شمیران و تیپ238 پیاده در ارتفاعات برددکان به طرف زیمنانکوه گسترش یافته بودند. همچنین 3گردان توپخانه لشکر36 را پشتیبانی میکرد و کل منطقه با 2گردان زرهی از تیپ80 تقویت شده بود.(6)
با شروع عملیات والفجر10 حساسیت دشمن به منطقهی جنوب دریاچهی دربندیخان افزایش یافت. ارتش عراق به سرعت تعدادی از یگانهای خود را از جنوب به منطقهی سد دربندیخان انتقال داد. عراق با آوردن 4 تیپ پیادهی 38، 434، 606، 72 و تیپ66 نیروی مخصوص و تیپ2 کماندویی از سپاه هفتم و گردان تانک ذوالنورین از لشکر26 پیاده، منطقه را تقویت کرد. بدین ترتیب عراق قبل از عملیات بیتالمقدس4 این منطقه را با استفاده از یک لشکر، 7 تیپ پیاده، 2 تیپ نیروی مخصوص و کماندو و یک گردان تانک تقویت کرد.(7) علاوه بر آن یگانهای جدید عراقی پس از استقرار در منطقه به سرعت اقدام به تحکیم مواضع و ایجاد عوارض مصنوعی به ویژه در دشت تولبی و ساحل جنوبی دریاچهی دربندیخان کردند. احتمال دسترسی رزمندگان به سواحل شرقی دریاچهی دربندیخان و تهدید عقبهی ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر و همچنین مشاهدهی تحرکات و افزایش فعالیت نیروهای خودی در ارتفاعات شاخ تمورژنان، نگرانیهایی برای دشمن ایجاد کرده بود. به همین دلیل دشت شمیران و تولبی که تاکنون بدون عارضهی مصنوعی باقی مانده بود، تبدیل به عرصهی فعالیت گستردهی دستگاههای مهندسی و افراد پیادهی دشمن شد. عراقیها که احساس خطر کرده بودند به احداث سنگرهای کمین در نقاط گوناگون ساحل و تلاش برای احداث ردههای دفاعی در این دشت، پرداختند. با وجود سرعت عمل یگانهای عراقی در مسلح کردن زمین دشت شمیران و پوشاندن نقاط ضعف پدافندی این منطقه، تحرک فوقالعاده یگانهای سپاه پاسداران در ارتفاعات تمورژنان که به دلیل رعایت نکردن موارد حفاظتی و استتار لازم، کاملاً در دید دشمن قرار داشت، نوعی احساس عقب افتادگی در فرماندهان عراقی ایجاد کرد، بنابراین دشمن برای جبران این عقب افتادگی، صبح روز قبل از عملیات، به طور گسترده عقبهها و محل تجمع رزمندگان به ویژه در ارتفاعات شاخ شمیران و منطقهی شیخ صله را بمبباران شیمیایی کرد.(8)
سازمان رزم
در طرحریزی اولیهی عملیات قرار بود تا با تصرف ارتفاعات جنوب دریاچهی دربندیخان همهی ارتفاعات منتهی به سد دربندیخان شامل ارتفاعات شاخ سورمر، شاخ شمیران، برددکان و در نهایت زیمنانکوه- که مسلط بر سد دربندیخان است - تصرف شود. نیروی لازم برای تحقق این امر، 40 گردان براورد شد اما یگانهای در اختیار شامل لشکر27 محمد رسولالله(ص) با 6 گردان، لشکر 57 ابوالفضل(ع) با 5 گردان، لشکر10 سیدالشهدا(ع) با 9 گردان و تیپ الغدیر با 3 گردان بودند که این میزان نیرو تنها نصف نیاز را برآورده میکردند، به همین دلیل اهداف عملیات به تصرف ارتفاعات شاخ شمیران، شاخ سورمر و بخشی از ارتفاع برددکان محدود شد.* (9)
مانور (از طراحی تا اجرا)
اولین جلسهی بررسی طرح مانور عملیات بیتالمقدس4 در 28اسفند1366 با حضور تعدادی از فرماندهان سپاه پاسداران در محل قرارگاه تاکتیکی نیروی زمینی سپاه در هانسوره (از یالهای شمال شرقی ارتفاع بالامبو) در جنوب شهر حلبچه تشکیل شد.* در این جلسه همگان دربارهی اجرای هر چه زودتر عملیات برای تصرف ارتفاعات شاخ سورمر، شاخ شمیران، برددکان، زیمنانکوه و دشت تولبی توافق کردند.(10) یکی از مهمترین ویژگیهای این جلسه که در آن کلیات طرح مانور بررسی شد، طراحی مانور عملیات از طرف شمال به جنوب بود که خلاف جهت مانور عملیات والفجر10 محسوب میشد، بر این اساس، نیروهای عملکننده میبایست به وسیلهی قایق از قسمت جنوب شرقی دریاچهی دربندیخان عبور و از شمال به جنوب، یعنی از طرف ارتفاع تمورژنان به سمت ارتفاعات جنوب دریاچه، از پشت به نیروهای عراقی حمله میکردند. دومین جلسهی بررسی مانور ساعت16 روز 29اسفند1366 در محل قرارگاه نیروی زمینی سپاه در یکی از یالهای شرقی ارتفاع شیندروی تشکیل شد.** در این جلسه پس از آن که فرماندهان یگانها به عمق زیاد اهداف در ارتفاعات برددکان و زیمنانکوه و توان محدود در اختیار و از سوی دیگر مشکل بودن تدارک نیروها از طریق دریاچهی دربندیخان در روزهای اول عملیات اشاره کردند، علی شمخانی فرمانده نیروی زمینی پیشنهاد کرد تصرف این ارتفاعات در دو مرحله انجام شود: در اولین مرحله دشت تولبی و ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر تصرف شود و پس از کسب آمادگی مجدد و فراهم شدن زمینههای لازم، روی ارتفاعات برددکان و زیمنانکوه عملیات ادامه یابد.(11) پس از مشورت در نهایت با پیشنهاد فرمانده نیروی زمینی سپاه موافقت شد.(12) در آخرین جلسهی بررسی طرح مانور که بر اساس شناساییهای انجامشده دوم فروردین1367 با حضور فرمانده کل سپاه و سرتیپ صیادشیرازی و فرماندهان قرارگاههای قدس و فتح تشکیل شد، احمد غلامپور فرمانده قرارگاه فتح، نتیجهی جلسهی گذشتهی قرارگاه فتح و نیروی زمینی را دربارهی دو مرحلهیی کردن عملیات این گونه بیان کرد: برای حل مشکل و عمق زیاد هدف، عملیات را در دو مرحله طراحی کردیم: مرحلهی اول، شاخ سورمر، شاخ شمیران، و ابتدای برددکان؛ مرحلهی دوم، ادامهی برددکان و زیمنانکوه. فرمانده کل سپاه هم تأکید کرد که در ابتدا باید کنارهی ساحل منطقهی دشمن تصرف شود و پس از پاکسازی حاشیهی ساحل، 3 گردان اول از 3 یگان (لشکر10 سیدالشهدا(ع)، لشکر27 محمد رسولالله(ص) و لشکر 57 ابوالفضل(ع)) به وسیلهی قایقها با سرعت هر چه بیشتر به ساحل دشمن منتقل و در آنجا پیاده شوند. وی همچنین به ضرورت باز کردن جادهی چمسراژین- به عنوان عقبهی خشکی منطقه از سمت جنوب شاخ سورمر- قبل از نفوذ نیروها به عمق منطقه اشاره کرد. بدین ترتیب بر اساس مباحث مطرحشده در این جلسات، قرار شد در مرحلهی اول سه یگان عملکننده با عبور از آب و تصرف مواضع دشمن به ترتیب این اهداف را تأمین کنند:
لشکر محمد رسولالله(ص) از قلهی ارتفاع برددکان تا روستای ورمن؛
لشکر ابوالفضل(ع) از روستای ورمن تا قلهی ارتفاع شاخ شمیران؛
لشکر سیدالشهدا(ع) از ارتفاع کیبره و پشت قلعه تا ارتفاع شاخ سورمر.
در مرحلهی دوم عملیات که برای شب دوم در نظر گرفته شده بود، قرار شد لشکر سیدالشهدا(ع) به جای لشکر محمد رسولالله(ص)در دشت تولبی از مواضع تصرفشده دفاع کند و لشکر محمد رسولالله(ص) با کمک تیپ الغدیر روی ادامهی ارتفاع برددکان و ارتفاع زیمنانکوه عمل کنند.(13) البته گفتوگوی فرماندهان قرارگاه و یگانها حاکی از آن بود که توان موجود فقط در حد تأمین اهداف مرحلهی اول بوده و برای اجرای مرحلهی دوم عملیات، نیاز به نیروی بیشتری است، به همین دلیل در مورد مرحلهی دوم کمتر بحث شد، و حتی فرمانده لشکر27 محمد رسولالله(ص)- که نیروهایش بایستی بیشترین مسیر را برای رسیدن به اهداف تعیینشده در عمق منطقه طی میکردند- در مورد تأمین اهداف مرحلهی اول نیز تردید داشت و میگفت که «دشمن در دشت سه خط هر چند ضعیف ایجاد کرده و ما حساب کردیم که در شب اول به قلهی برددکان نمیرسیم.» پیشنهاد وی این بود که در شب اول یک جای پای محکم در ساحل دشمن گرفته شود و عملیات روی قلهی برددکان در شب دوم انجام شود، فرماندهی قرارگاه و ردههای بالاتر سپاه این پیشنهاد را نپذیرفتند.(14)
هماهنگی در عبور نیروهای موج اول
با توجه به محدودیتهایی که در زمینهی امکانات ترابری و همچنین راهکارهای عملیاتی وجود داشت، قرار شد ابتدا لشکر10 سیدالشهدا(ع) که شناسایی مناسبی از ساحل دشمن انجام داده و دو راهکار مناسب برای اجرای عملیات یافته بود، با کمک غواصان خط را شکسته و سپس به سرعت اولین گروه از نیروهای دنبال پشتیبان خود را با قایق برای گسترش جای پا به ساحل دشمن منتقل و در آنجا پیاده کنند و سپس، یک گردان از لشکر ابوالفضل(ع) و یک دسته از نیروهای لشکر محمد رسولالله(ص) را از محور خود عبور دهد. قرار بود نیروهای این یگانها پس از پاکسازی ساحل دشمن و انجام دادن اقدامات لازم، گردانهای بعدی خود را به ساحل دشمن گسیل کنند.
فرماندهی
با توجه به خستگی فرماندهان و نیروهای قرارگاهها پس از عملیات والفجر10 و در مرخصی بودن تعدادی از آنها، به منظور فرماندهی و هدایت عملیات بیتالمقدس4 احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا، به منطقه حلبچه فراخوانده شد. علی شمخانی فرمانده نیروی زمینی سپاه، پیشنهاد کرد که ستاد قرارگاه کربلا در جنوب نیز برای پشتیبانی اطلاعاتی و عملیاتی عملیات بیتالمقدس4 به این منطقه بیایند، اما غلامپور مخالفت کرد. فرمانده قرارگاه کربلا دربارهی دلیل مخالفتش با آمدن کادر قرارگاه کربلا به منطقهی حلبچه گفت: «مقدورات قرارگاه کربلا و جنوب یکی است، یعنی اگر الآن غلامرضا محرابی را بیاوریم اطلاعات جنوب تعطیل است. پیشنهاد خود من این است که به احمد کاظمی مسئولیت بدهیم.»(15) فرمانده نیروی زمینی سپاه نظر احمد غلامپور را پذیرفت و احمد کاظمی فرمانده لشکر8 نجف بهعنوان جانشین فرماندهی قرارگاه فتح تعیین شد. همهی امکانات قرارگاه فتح در عملیات والفجر10، در اختیار فرماندهی جدید این قرارگاه قرار گرفت.(16) بدین ترتیب غلامپور به عنوان فرمانده قرارگاه، فرماندهی عملیات را بر عهده گرفت و در محل قرارگاه فتح در ارتفاع تمورژنان، مستقر شد. ستاد قرارگاه فتح، متشکل از نیروهای احمد کاظمی (فرمانده قرارگاه فتح در عملیات والفجر10) پشتیبانی اطلاعاتی، عملیاتی و تدارکاتی این قرارگاه را بر عهده گرفتند.(17) رحیم صفوی جانشین نیروی زمینی سپاه نیز مسئول نظارت بر عملیات شد.
زمان
تلاش شبانهروزی دشمن برای مسلح کردن زمینهای جنوب دریاچهی دربندیخان به ویژه دشت تولبی، اجرای هر چه زودتر عملیات را اجتنابناپذیر کرده بود و همهی فرماندهان بر این امر تأکید داشتند.(18) بر این اساس ابتدا روز 2 فروردین1367 برای آغاز عملیات تعیین شد، اما به دلیل به نتیجه نرسیدن شناساییها و عقب ماندن برخی یگانها در آماده کردن مقدمات و زمینههای اجرای عملیات، فرمانده نیروی زمینی سپاه زمان آغاز عملیات را یک روز به تأخیر انداخت.(19) این زمان بار دیگر به تعویق افتاد و در نهایت به پنجشنبه شب
4 فروردین1367 موکول شد.(20) برای کسب آمادگی بهتر، بعضی فرماندهان باز هم خواهان عقب افتادن عملیات شدند که با توجه به هوشیار شدن دشمن و بمببارانهای مکرر عقبهی یگانها، فرمانده کل سپاه با تأخیر مجدد در شروع عملیات مخالفت و این زمان را قطعی و غیر قابل تغییر اعلام کرد.(21) بر این اساس ساعت شروع عملیات1 بامداد 5 فروردین1367 تعیین شد و رمز عملیات به مناسبت تقارن با میلاد امام چهارم "یا امام سجاد زینالعابدین(ع)" انتخاب شد.(22)
اقدامات انجام شده به منظور آمادگی قبل از عملیات
از آنجا که منطقهی عملیاتی بیتالمقدس4 یکی از محورهای (ناموفق) عملیات والفجر10 بود، نیاز چندانی به انجام دادن کارهای مقدماتی نداشت. لذا یگانها در مدت یک هفته به سرعت وارد منطقه شده و برای اجرای عملیات اعلام آمادگی کردند. مهمترین اقداماتی که قرارگاه و یگانها قبل از شروع عملیات انجام دادند چنین بود:
جادهی عقبه
بر اساس مانور طراحیشده، امتداد فلش عملیات از شمال به جنوب بود، بدین معنی که یگانهای شرکتکننده در عملیات بایستی با قایق از شاخهی جنوب شرقی دریاچهی دربندیخان عبور کرده، سپس در ساحل جنوبی دریاچه، در دشت تولبی پیاده و از آنجا روانهی ارتفاعات برددکان، شاخ شمیران و شاخ سورمر میشدند. همچنین همهی نیروهای شرکتکننده در عملیات در روز اول، بایستی از طریق دریاچهی دربندیخان و با استفاده از قایق تدارک میشدند. پیشبینی شده بود با ادامه یافتن عملیات و تصرف ارتفاع شاخ شمیران، امکان ارتباط زمینی با این ارتفاع و دیگر مناطق تصرفشده از طریق جادهی چم سراژین برقرار شود، بنابراین رحیم صفوی به فرماندهان یگانها تأکید کرد که امکانات خود را یک جا جمع نکنند، بلکه در ابتدای عملیات، بخشی از امکانات مورد نیاز خود را از طریق عقبهی آبی دریاچهی دربندیخان وارد منطقه کرده و بخشی دیگر را پس از تصرف شاخ شمیران و باز شدن عقبهی خشکی از جادهی چم سراژین به منطقهی عملیات بیاورند.(23) بر این اساس، جهادسازندگی لرستان نیز مأمور تکمیل و متصل کردن جادهی چم سراژین به منطقهی عملیات و باز کردن عقبهی خشکی منطقه شد.
بسیج امکانات ترابری دریایی
از آنجا که عبور و انتقال نیروهای موج اول یگانهای عملکننده، باید با قایق انجام میشد و این یگانها در این زمینه کمبودهایی داشتند، لجستیک نیروی زمینی موظف شد به صورت ضرب الاجل، 120 فروند انواع قایق موتوری در اختیار یگانها قرار دهد، علاوه بر این لشکر14، لشکر8 و تیپ44 قمر که از قبل در منطقه مستقر بودند، موظف شدند بخشی از امکانات دریایی خود را به این یگانها مأمور کنند.(24) لشکر10 سیدالشهدا(ع) نیز یک گروهان غواص به منطقه آورد، همچنین ناو تیپ فرات با استعداد 275 غواص و سکاندار قایق به لشکر سیدالشهدا(ع) مأمور شد و در مدت کوتاهی اقدام به برپایی و راهاندازی اسکله در ساحل دریاچهی دربندیخان کرد.(25) همچنین مقرر شد تا قبل از صبح روز اول عملیات، از اسکلههای موجود در ساحل شرقی دریاچهی دربندیخان استفاده شود و پس از آن و با تصرف دشت جنوب دریاچه، اسکلهها به نقاط جنوبیتر و در نزدیکترین نقطه به منطقهی عملیات بیتالمقدس4 در ارتفاعات جنوب دریاچهی دربندیخان منتقل شوند.(26)
توپخانه
بر اساس طرح آتش توپخانه که 1 فروردین1367 نیروی زمینی سپاه آن را به قرارگاه فتح و یگانهای شرکتکننده در عملیات ابلاغ کرد، تیپ توپخانه63 خاتم الانبیا(ص) مأموریت یافت با برقراری تطبیق عمل کلی، آتش پشتیبانی قرارگاه را تأمین کند و همچنین مسئولیت برپایی دو تطبیق کمک مستقیم "کربلای1" (توپخانه91 بقیهالله(عج)) و کربلای2 (توپخانه لشکر14 امام حسین(ع)) را عهدهدار شد. در سازمان رزم توپخانه نیز 2 گردان و 7 آتشبار توپ 130 میلیمتری و 2 آتشبار کاتیوشا، 9 آتشبار توپ 122 میلیمتری و یک آتشبار توپ 155 میلیمتری برای اجرای آتش در عملیات پیشبینی شد.(27) علاوه بر این، استعدادی از تیپ توپخانهی سوم شعبان و تیپ10 محرم، پدافند هوایی منطقه را بر عهده گرفتند و برای مقابله با حملات شیمیایی عراق، پدافند ش.م.ه. (شیمیایی، میکروبی، هستهیی) منطقه به تیپ11 والعادیات واگذار شد. همچنین برای هدایت آتش هنگام اجرای عملیات، دیدبانهای یگانها با نفوذ در عمق منطقهی دشمن، روی نقاط تجمع نیروها، پاسگاهها و جادههای مواصلاتی دشمن ثبت تیر کردند.(28)
مهندسی
منطقهی عملیاتی بیتالمقدس4 نیاز چندانی به انجام دادن اقدامات مهندسی تا زمان شروع عملیات نداشت، زیرا کارهای لازم تا حد ممکن به هنگام کسب آمادگی برای عملیات والفجر10 انجام شده بود، تنها در مورد ترمیم جادهی اصلی تمورژنان، کار به کندی پیش میرفت که آن نیز با توجه به این که در منطقهی عملیاتی والفجر10 بود، حساسیت چندانی را در دشمن ایجاد نکرد. مأموریت انجام دادن اقدامات مهندسی قبل از عملیات، شامل احداث و مرمت پلها، خاکریزها و جادههای منطقه، به لشکر مهندسی 42 قدر و تیپ مهندسی 46 الهادی واگذار شد. البته مراحل بعدی عملیات نیاز به، برخی کارهای مهندسی داشت، به همین منظور، جهادسازندگی مأموریت یافت تا این اقدامات را انجام دهد:
• احداث جاده از وسط ارتفاعات تمورژنان به ساحل T شکل* (توسط جهاد باختران)
• احداث جادهی چم سراژین و چم بیاروک (توسط جهاد لرستان)
• احداث جاده و خاکریز در دشت تولبی (توسط جهاد آذربایجان شرقی)
نیروهای جهادسازندگی مأموریت یافتند ساحل تمورژنان و ارتفاعات سورمر در دشت تولبی را برای استقرار پل خضری شناسایی و بررسی کنند همچنین قرار شد این نیروها پس از شروع عملیات با استفاده از سطحه، چند تانک و نفربر و سپس چند لودر و بولدوزر را به ساحل جنوبی دریاچهی دربندیخان انتقال دهند.
نیروی هوایی و هوانیروز
برای پشتیبانی هوایی از عملیات، نیروی هوایی ارتش متعهد شد در چندین نوبت و بدون محدودیت عقبهی نزدیک دشمن یعنی یال ارتباطی بین ارتفاع شاخ شمیران و ارتفاع برددکان را بمبباران کند و در صورتی که ارتفاع شاخ شمیران به عنوان اصلیترین هدف عملیات تصرف نشد، به طور محدود، سد دربندیخان را بمبباران کند. سرهنگ مصطفی اردستانی فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش که 2فروردین1367 در جلسهی فرماندهان حاضر شده بود، این تعهدات را پذیرفت.** رحیم صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه نیز، اطلاعات لازم دربارهی عملیات بیتالمقدس4 را در اختیار سرهنگ انصاری فرمانده هوانیروز نیروی زمینی ارتش گذاشت، در نتیجه مقرر شد گروه هوانیروز مسجد سلیمان برای پشتیبانی عملیات در منطقه حضور داشته باشد و علاوه بر آن 2 فروند بالگرد شنوک به این گروه مأمور شود. همچنین هوانیروز مأموریت یافت یک تیم پشتیبانی در محدودهی منطقهی طویله مستقر و در عین حال آمادگی خود را در محور قرارگاه قدس در شمال منطقهی عملیاتی والفجر10 نیز حفظ کند. جهاد سازندگی هم مأمور شد برای هوانیروز سنگر احداث کند تا در صورت اقدام دشمن به بمبباران منطقه، خلبانان از آن به عنوان جانپناه استفاده کنند. افزون بر این، تصمیم گرفته شد برای جلوگیری از استراق سمع مکالمات بیسیمی، ارتباط قرارگاه هوانیروز، (در منطقهی لشکرگاه در جنوب کوه گوزیل) با قرارگاه نیروی زمینی از طریق تلفن صحرایی و به شکل ارتباط باسیم برقرار شود. ضمناً هماهنگیهایی با پدافند هوایی برای پوشش دادن منطقهی عملیات انجام شد.(29)
علاوه بر این آمادگیها، مقرر شد لشکر8 نجف، لشکر14 امام حسین(ع)، لشکر11 امیرالمومنین(ع)، تیپ44 قمربنیهاشم(ع) و تیپ91 بقیهالله که از قبل در این منطقه مستقر بوده و در عملیات والفجر10 شرکت داشتند به اندازهی توان و امکانات موجود خود در منطقه (آتش، ترابری دریایی و زرهی) عملیات را پشتیبانی کنند.(30) با توجه به مانور لشکر27 محمد رسولالله(ص) در دشت تولبی به منظور ایجاد سهولت برای نفوذ در عمق منطقهی دشمن، یک گروهان تانک به استعداد 10 دستگاه به این لشکر مأمور شد.(31)
در آستانهی عملیات
با نزدیک شدن به زمان عملیات بیتالمقدس4، از صبح روز 4فروردین1367 به تدریج یگانها نیروهای خود را وارد منطقه کردند. وضعیت زمین و حضور دشمن در ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شمیران که مسلط بر منطقه بودند، موجب شد که تحرکات و جابهجایی نیروها و تجهیزات از دید عراقیها مخفی نماند. حدود ساعت 13، هواپیماهای دشمن محل استقرار لشکر محمد رسولالله(ص) در یالها و شیارهای تمورژنان را بمبباران کردند که بر اثر آن حدود 120 نفر از نیروهای این لشکر شهید یا مجروح شدند و سازمان یکی از گردانهای عملکنندهی این یگان از هم پاشید. عراق همچنین یک پل شناور روی رودخانهی لیله را بمبباران کرد که پل سوراخ شد، اما کاملاً منهدم نشد، عقبههای لشکر محمد رسولالله(ص) در شیخ صله نیز بمبباران شدند. حضور نیروهای پیادهی دشمن در دشت تولبی در جنوب دریاچهی دربندیخان و جنب و جوش فراوان آنها و همچنین افزایش تعداد تانکهایشان در این دشت از 3 دستگاه به 15 دستگاه، نشاندهندهی حساسیت و هوشیاری دشمن به ویژه در این محور بود. با توجه به این قراین فرماندهی قرارگاه احتمال آمادهباش نیروهای دشمن را در زمان شروع عملیات پیشبینی میکرد.(32) به منظور درگیر کردن دشمن در سایر نقاط، یک دسته نیروی مسلح به تیربار و آر.پی.جی.7 از لشکر سیدالشهدا(ع) به تیپ بقیهالله مأمور شد تا از خط پدافندی این یگان به بخشی از مواضع عراقیها در شرق ارتفاعات شاخ سورمر تک ایذایی کند.(33)
شرح عملیات
روز اول عملیات
با وجود تعداد فراوان منورهای دشمن در سمت شاخ سورمر و آتش یک جانبهی نیروهای مستقر در آن جا، نیروهای غواص لشکر10 سیدالشهدا(ع) ساعت 21:40 روز 4فروردین1367، حرکت خود را از ساحل تمورژنان به سمت ساحل دشمن آغاز کرده و اولین گروه نیروهای آن ساعت 23 در ساحل دشمن پیاده شدند. در همین زمان حرکت قایقهای حامل نیروهای "دنبال پشتیبان" که قرار بود به آرامی از تنگهی شاخ سورمر عبور کنند به دلیل آتش پی در پی دشمن روی تنگه، متوقف شد. پس از استقرار نیروهای لشکر سیدالشهدا(ع) در ساحل دشمن، فرماندهی این لشکر آمادگی خود را برای عبور دادن رزمندگان لشکرهای محمد رسولالله(ص) و ابوالفضل(ع) از محور لشکر خود اعلام کرد. علی فضلی فرمانده لشکر10 سیدالشهدا(ع) از قرارگاه درخواست کرد که تا قبل از نفوذ کامل نیروهای عملکننده در عمق خطوط دشمن، از درگیری پرهیز شود، قرارگاه نیز موافقت کرد.(34) همچنین یک گردان از نیروهای لشکر57 ابوالفضل(ع) تا ساعت 23، خود را به ساحل جنوبی دریاچهی دربندیخان رساند.(35) این در حالی بود که یک دسته از اولین گردان لشکر27 محمد رسولالله(ص) نیز برای پاکسازی ساحل دشمن در مقابل خط حد این لشکر به آن سو رفته بود.(36)
پس از عبور اولین گردانها از دریاچهی دربندیخان، ساعت یک بامداد5فروردین1367 با اجرای آتش توپ و ادوات، عملیات بیتالمقدس4 آغاز شد.(37) این در حالی بود که قبل از شروع عملیات 2 گردان از لشکر10 سیدالشهدا(ع) در عمق منطقهی دشمن نفوذ کرده و اولین گردان لشکر 27 محمدرسولالله(ص) موفق به غافلگیری نیروهای عراقی و پاکسازی ساحل جنوبی دریاچهی دربندیخان شده بود و لشکر57 ابوالفضل(ع) نیز در صدد انتقال 2 گردان به ساحل جنوبی دریاچهی دربندیخان بود. پس از اعلام رمز عملیات، رزمندگان لشکر10 با انهدام کمینهای دشمن در شیارهای منتهی به ارتفاع شاخ سورمر، به سمت اهداف خود در این ارتفاع حرکت کردند. لشکر محمد رسولالله(ص) نیز پس از تصرف و تأمین ساحل جنوبی دریاچهی دربندیخان، گردان دوم را وارد عمل کرده و در دشت به سمت روستای تولبی و شمیران که محل استقرار تانکهای دشمن بود، حرکت کرد. لشکر57 ابوالفضل(ع) که به دلیل کمبود قایق و آتش دشمن در انتقال نیروهایش دچار مشکلاتی شده بود، 2 گردان خود را تا ساعت 2:30 بامداد به ساحل دشمن انتقال داد. پیچیدگی زمین و وجود کمینهای متعدد دشمن در شیارها و ارتفاعات مقابل لشکرهای57 ابوالفضل(ع) و 10 سیدالشهدا(ع) حرکت رزمندگان را کند کرده بود، اما در دشت تولبی لشکر محمد رسولالله((ص) سرعت عمل بیشتری داشت به گونهیی که ساعت 2:50 بامداد روستای تولبی و ساحل سمت راست آن را تصرف کرده و رزمندگان این لشکر پیشروی به سمت روستای شمیران و کانیکوه را آغاز کردند. گذشت زمان و نزدیک شدن به زمان روشنایی هوا و تأمین نشدن اهداف اصلی یگانها یعنی ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شمیران و برددکان، موجب نگرانی مسئولان قرارگاه فتح و نیروی زمینی شد. با ادامه یافتن این وضعیت یعنی ضربه نخوردن دشمن و تداوم استقرار نیروهایش در نقاط سرکوب، این خطر وجود داشت که عراقیها بتوانند به راحتی عقبهی آبی یگانها را مسدود و نیروهای خودی را محاصره کنند. به همین دلیل رحیم صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه، ساعت 3 بامداد در قرارگاه فتح با اعلام این که اوضاع دشمن هنوز به هم نریخته و تسلط کافی بر منطقه دارد،(38) مواردی را برای اجرا به احمد غلامپور فرمانده قرارگاه فتح، ابلاغ کرد:
• به دلیل وابستگی یگانها به عقبهی آبی دریاچهی دربندیخان، هوانیروز از ابتدای روز در امر تدارک نیروها فعال شود.
• لشکر محمد رسولالله(ص) تانکهای عراقی در دشت تولبی را به غنیمت گرفته و از آن علیه دشمن استفاده کند.
• باز کردن جادهی چمسراژین که عقبهی زمینی یگانها از سمت چپ ارتفاع شاخ شمیران است در اولویت قرار گیرد.
• انتقال تانک و نفربر به آن سوی دریاچه برای حمایت نیروهای پیاده حتماً انجام شود.
• یگانها حداکثر پیشروی را تا قبل از روشن شدن هوا در منطقه انجام دهند. در طول روز نیز در مقابل ضد حملههای دشمن مقاومت و در شب دوم مأموریتهای خود را کامل کنند.(39)
از ساعت 4 صبح، درگیری شدت بیشتری یافت و پیشروی یگانها سریعتر شد. رزمندگان لشکر57 ابوالفضل(ع) در سهراهی غرب ارتفاع شاخ شمیران با دشمن درگیر شده و از ارتفاع بالا رفتند، به دنبال آن رزمندگان لشکر سیدالشهدا(ع) نیز دو قلهی دامنهی شمالی ارتفاع شاخ شمیران را تصرف و به سمت سه قلهی دیگر در حاشیهی سمت چپ ارتفاع حرکت کردند. نیروهای لشکر محمد رسولالله(ص) نیز در این موقعیت پیشروی در دشت تولبی را ادامه داده و 3 دستگاه از تانکهای دشمن را منهدم کردند. لشکر ابوالفضل(ع) هم ساعت 4:40، سه دستگاه از تانکهای دشمن را به غنیمت گرفت.(40) اجرای آتش مؤثر توپها روی جادهی اصلی عقبهی دشمن از سد دربندیخان به برددکان نیز در تحرکات دشمن اختلال ایجاد کرد. تا ساعت 6 بامداد، رزمندگان لشکر سیدالشهدا(ع) در یالهای شاخ شمیران، مقر تیپ دشمن را تصرف کرده و در آن مستقر شده و در ارتفاعات شاخ سورمر درگیر بودند. نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) نیز با راهنمایی 3 اسیر عراقی از دامنهی ارتفاع شاخ شمیران در حال صعود بودند. رزمندگان لشکر محمدرسولالله(ص) نیز در حال پاکسازی دشت تولبی بودند و تا این زمان 5 دستگاه از تانکهای دشمن را منهدم کرده و حدود 10 دستگاه از آنها را به غنیمت خود درآورده و علیه دشمن به کار گرفتند.(41) در این هنگام در گذرگاه آبی دریاچهی دربندیخان نیز امنیت نسبی ایجاد شده بود و یگانها امکانات و نفرات خود را از این طریق به جلو انتقال میدادند. با روشن شدن هوا، نیروی هوایی وارد عمل شد، اولین بمبباران محل تجمع نیروهای عراقی توسط سرهنگ مصطفی اردستانی فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش، انجام شد. هواپیماهای خودی در مأموریتهای اول خود با بمبباران دقیق محل تجمع نیروهای دشمن و جادهی مواصلاتی آنها موجب تقویت روحیهی رزمندگان شدند. فرماندهان یگانها نیز از عملکرد آنها بسیار راضی بودند.* (42) حدود ساعت 10 صبح، نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) در شاخ شمیران خود را به دشمن رسانده و پس از جنگ تن به تن اقدام به پاکسازی سنگرهای دشمن کردند. با استقرار رزمندگان این لشکر در شاخ شمیران، نیروهای عراقی که تا آن زمان در یالهای سمت چپ شاخ شمیران و در ارتفاع شاخ سورمر به شدت مقابل نیروهای لشکر سیدالشهدا(ع) مقاومت میکردند، دچار تزلزل شده و تعدادی از آنها خود را تسلیم و عدهیی نیز فرار کردند. در نتیجه نیروهای لشکر سیدالشهدا(ع) به سمت این ارتفاع پیشروی کردند. سرانجام ساعت 10:45، لشکر ابوالفضل(ع) تصرف و پاکسازی کامل شاخ شمیران را- که اصلیترین هدف مرحلهی اول عملیات بود- به اطلاع قرارگاه رساند. هنگام ظهر امروز، عراق از چندین محور ضد حملههای خود را به سمت ارتفاع شاخ شمیران آغاز کرد، اما با وجود تعداد کم نیروهای مستقر در این نقطه، تلاشهای فراوان دشمن ناکام ماند.** نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) با استقرار در نقاط کلیدی ارتفاع، با هر وسیلهی ممکن به دفع فشار دشمن پرداختند. گزارش دیدبانهای در خط، حاکی از آن بود که دشمن از سمت ساحل دشت تولبی و از طرف برددکان در حال آوردن نیروهای کمکی به منطقه است.
نیروهای لشکر سیدالشهدا(ع) نیز ساعت 2 بعدازظهر، ارتفاع شاخ سورمر را به طور کامل تصرف کردند و بیش از یک صد تن از نیروهای تیپ506 پیادهی عراق را به اسارت خود درآوردند. باقیماندهی نیروهای عراقی در این منطقه کشته، زخمی یا متواری شدند. نیروهای دشمن بعدازظهر امروز به مواضع لشکر محمد رسول الله(ص) در دشت تولبی و لشکر ابوالفضل(ع) در شاخ شمیران حمله کرده و توانستند تا حدودی در دشت تولبی پیشروی کنند، اما در ارتفاع شاخ سورمر با وجود فشارهای بسیار، هر بار عقب رانده شدند. از حدود ساعت 15، فعالیت نیروهای خودی و دشمن برای ساعاتی متوقف شد. به نظر میرسید طرفین پس از درگیریهای شدید دیشب و امروز، برای مدتی به استراحت پرداختهاند.
عصر روز اول، ارتش عراق به شدت به گلولهباران و بمبباران شیمیایی عقبهها پرداخت که تلفاتی را به بار آورد.(43) به منظور جلوگیری از تجمع و سازماندهی نیروهای عراقی برای اجرای ضد حمله در ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شمیران، توپخانهی خودی نیز پس از غروب آفتاب آتش پرحجمی را روی مواضع و جادههای ارتباطی دشمن اجرا کرد. همچنین به نیروهای توپخانه برای مقابله با تحرک احتمالی دشمن در ساعت 4 تا 5 صبح فردا، آمادهباش داده شد.(44) نزدیک غروب روز اول عملیات، جادهی چمسراژین (عقبهی خشکی منطقه از سمت شرق ارتفاع سورمر) باز شده، اما به دلیل باتلاقی بودن بعضی نقاط آن، تردد خودروها با مشکل انجام میشد. دشمن در طول روز اول، ضمن وارد کردن فشار فراوان به دو محور دشت تولبی و شاخ شمیران، اقدام به بمبباران شدید عقبهی خودی کرد. بمببارانهای شیمیایی دشمن که توأم با آتش شدید کاتیوشا و توپخانه بود، تقریباً همهی مناطق را آلوده ساخته و تا اندازهیی از توان رزم یگانهای عملکننده کاست.(45)
طراحی مرحلهی دوم عملیات
حفظ هدفهای تصرفشده در مرحلهی نخست عملیات بیتالمقدس4، مستلزم اجرای عملیات روی نقاط باقیماندهی ارتفاعات بود، زیرا با وجود تصرف ارتفاع شاخ سورمر و قسمتهای اصلی و قلهی ارتفاع شاخ شمیران، حضور نیروهای عراقی در یالهای غربی ارتفاع شاخ سورمر و تسلط دید و تیر آنها بر جادهی عقبهی چمسراژین مانع تشکیل یک خط پدافندی منسجم در این منطقه شده و ادامهی عملیات برای تصرف سایر نقاط را اجتنابناپذیر و ضروری میکرد. از سوی دیگر، با توجه به اهمیت ارتفاع شاخ شمیران، قطعی بود که دشمن به سادگی دست از این ارتفاع بر نداشته و با توان بیشتری برای بازپسگیری آن وارد عمل خواهد شد. برهم زدن سازمان دشمن و پدافند کردن در ارتفاعات جلوتر از شاخ شمیران از جمله اهداف مهمی بود که موجب شد فرماندهی قرارگاه فتح با وجود خستگی مفرط یگانها، تصمیم به ادامهی عملیات در شب دوم بگیرد. بر همین اساس و پس از جلسه با فرماندهان یگانهای عملکننده در قرارگاه فتح، مانوری به این شرح برای شب دوم طرحریزی و تصویب شد:
1. لشکر محمد رسولالله(ص) روی ارتفاعات برددکان عمل کند.
2. لشکر سیدالشهدا(ع) ضمن تحویل گرفتن خط دشت تولبی از لشکر محمد رسولالله(ص) اقدام به پاکسازی این دشت کرده و با پیشروی در این محور، خط دفاعی مناسبی را در امتداد یالهای برددکان به طرف ساحل دریاچهی دربندیخان ایجاد کند.
3. تیپ 18 الغدیر با هدف ادامهی عملیات لشکر محمد رسولالله(ص) روی ارتفاع برددکان در صبح عملیات یا شب سوم آماده شود.
4. لشکر ابوالفضل(ع) همچنان به تحکیم و تثبیت خط و مواضع خود در شاخ شمیران اهتمام ورزد.
علاوه بر مانور فوق، طبق دستور رحیم صفوی جانشین فرمانده نیروی زمینی به احمد غلامپور فرمانده قرارگاه فتح، یگانها موظف شدند تا حد امکان نیرو، مهمات و تجهیزات به جنوب دریاچهی دربندیخان، به ویژه روی ارتفاعات شاخ شمیران منتقل کنند. اتخاذ چنین تدبیری علاوه بر آیندهنگری، به دلیل اخبار واحد شنود، مبنی بر آمادگی دو تیپ دشمن جهت اجرای ضد حمله بود. لشکر محمد رسولالله(ص) آمادگی خود را برای عملیات در ساعت 1 تا 2 بامداد اعلام کرد، قرارگاه فتح اصرار داشت درگیری با دشمن زودتر آغاز شود.(46) همچنین به توپخانهها دستور داده شد برای عملیات شب جاری بدون محدودیت، اجرای آتش کنند.(47) هوانیروز در طول روز اول نتوانست وارد منطقهی عملیات شود، اما سرهنگ انصاری فرمانده هوانیروز، وعده داد که 2 بالگرد 214 و یک بالگرد شنوک برای حمل مجروح و شهید برای روز بعد وارد منطقه خواهند شد.(48)
روز دوم عملیات
ادامهی عملیات بیتالمقدس4، از نخستین دقایق بامداد 6 فروردین1367 در حالی آغاز شد که لشکر27 محمد رسولالله(ص) درصدد انتقال دو گردان به ساحل جنوبی دریاچهی دربندیخان بود تا با پاکسازی دشت تولبی و پیشروی در عمق منطقه، در امتداد یالهای شمالی ارتفاع برددکان تا ساحل دریاچه خط دفاعی تشکیل دهد، تیپ18 الغدیر نیز آماده میشد که روی ارتفاع برددکان وارد عمل شود.(49) اما هنوز اولین گردان لشکر27 محمد رسولالله(ص) به آن سوی دریاچهی دربندیخان منتقل نشده بود که بمببارانهای شیمیایی عراق موجب شد سازمان گردان از هم بپاشد و فرمانده گردان به دلیل نداشتن شناسایی قبلی از منطقه و نبود راهنما، با مشکلات جدی مواجه شود. ساعت 30 دقیقهی بامداد نیز، عراق با اجرای حجم نسبتاً شدید آتش توپ و با استفاده از 3 تیپ جدید، ضد حملهی خود را به طرف ارتفاع شاخ شمیران آغاز کرد. عراقیها در ابتدا عقبهی یگانهای سپاه روی ارتفاع تمورژنان را به طور کامل با گلولههای توپ کاتیوشا که حاوی مواد شیمیایی بود، آلوده و سپس از سه محور، ضد حملهی خود را به سمت شاخ شمیران شروع کردند. همچنین با اجرای آتش سنگین و دقیق روی جادهی چمسراژین، مسیر تردد یگانها را مسدود و کمکرسانی به نیروهای در خط را مختل کردند. برای تقویت موقعیت نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) در ارتفاع شاخ شمیران و پاسخ به درخواستهای مکرر فرماندهی این لشکر برای اعزام نیروی کمکی، از قرارگاه فتح به تیپ 18 الغدیر- که مأموریت ادامهی عملیات در ارتفاع برددکان را بر عهده داشت- ابلاغ شد که از مأموریت اصلی خود صرفنظر کرده و 2 گردان از نیروهایش را برای کمک به نیروهای لشکر57 ابوالفضل(ع) و دفع ضد حملهی دشمن، راهی ارتفاعات شاخ شمیران کند، به همین دلیل این یگان از مأموریت اصلی خود بازماند.(50) همزمان با فشار دشمن بر شاخ شمیران، لشکر محمد رسولالله(ص) کار انتقال گردان دوم خود را از ساعت 2 بامداد آغاز و تا ساعت 3:30 جابهجایی و سازماندهی آن را انجام داد، اما با وجود اصرار فرمانده لشکر مبنی بر افزایش سرعت حرکت نیروها به سمت اهداف، فرماندهی این گردان به دلیل نداشتن شناسایی از منطقه، آلوده بودن محل به عوامل شیمیایی و عدم آمادگی نیروها برای انجام دادن مأموریت، نتوانست مأموریت خود را به پایان برساند؛ نیروهای گردان یادشده پس از اندکی پیشروی، از ادامهی حرکت بازماندند و حدود ساعت 5 بامداد به طرف اسکلهی لشکر در ساحل خودی عقبنشینی کردند. فشار دشمن بر ارتفاع شاخ شمیران ادامه یافت و عراق تا نزدیک صبح توانست چند موضع نیروهای خودی را در پایین این ارتفاع تصرف کند، اما نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) ساعت 5 صبح با حمله به دشمن، مواضع از دست رفته را بار دیگر تصرف کردند، در این اقدام تعدادی از نیروهای عراقی به اسارت درآمدند. بدین ترتیب در شب دوم به دلیل موفق نبودن لشکر محمد رسولالله(ص) در اجرای مأموریت خود، بمبباران شیمیایی عقبهها و برخی عوامل دیگر، ادامهی تصرف ارتفاع برددکان انجام نشد و تنها لشکر ابوالفضل(ع) توانست حملات سنگین دشمن به ارتفاع شاخ شمیران را دفع کند.(51)
پس از روشن شدن هوا، از صبح روز 6 فروردین1367 فشار دشمن روی ارتفاع شاخ شمیران کاهش یافت و جادهی چمسراژین که عقبهی یگانها محسوب میشد، از زیر دید و تیر دشمن خارج و امکان کمکرسانی به نیروهای لشکر57 ابوالفضل(ع) فراهم شد. با کاهش فشار دشمن، موقعیت مناسبی برای گرد هم آمدن فرماندهان یگانها در قرارگاه فتح و بررسی آخرین وضعیت منطقه و چارهجویی برای ادامهی عملیات فراهم شد. ساعت 10:30 صبح، فرماندهان لشکر57 ابوالفضل(ع)، لشکر27 محمد رسولالله(ص)، تیپ 18 الغدیر و تیپ انصارالرسول به قرارگاه فتح آمدند و با احمد غلامپور فرمانده قرارگاه، به گفتوگو پرداختند.(52) پس از مذاکرات این جلسه و گفتوگوهای متعدد در طول امروز، فرماندهی قرارگاه فتح به این جمعبندی رسید که با توجه به واقعیتهای موجود، تشکیل خط دفاعی مناسب و قوی برای حفظ ارتفاع شاخ شمیران به منزلهی کلید اصلی منطقه، تصمیمی صحیح و واقعبینانه میباشد. نکتهی محوری که در این تصمیمگیری نقش ویژهیی داشت توجه به توان یگانهای موجود بود که بر اثر حملات شیمیایی عراق و دفع حملههای دشمن به ارتفاع شاخ شمیران، کاهش یافته بود.
در این اوضاع، تنها تیپ 18 الغدیر با 3 گردان در اختیار قرارگاه بود که با توجه به وضعیت موجود میبایست یا برای تصرف ارتفاع برددکان مورد استفاده قرار گیرد یا برای کمک به لشکر ابوالفضل(ع) و حفظ ارتفاع شاخ شمیران به این ارتفاع اعزام شود.
با توجه به شناخت موجود از منطقه و ارتفاع برددکان و همچنین میزان استعداد دشمن روی این ارتفاع، نیروی موجود برای تصرف آن کافی نبود و در صورت تحقق چنین امر دور از ذهنی، دیگر توانی برای پاسخگویی به ضد حملههای احتمالی دشمن باقی نمیماند.(53) بنابراین احمد غلامپور فرمانده قرارگاه فتح، در گزارش به فرمانده کل سپاه اعلام کرد که عراق حدود 3000 نیرو روی ارتفاع برددکان مستقر کرده و همچنین توان عمدهیی از یگانهای زرهی و پیاده در منطقهی عملیاتی تا سد دربندیخان متمرکز کرده است و از سوی دیگر توان یگانهای خودی به ویژه بر اثر بمببارانهای شیمیایی و دفع ضد حملههای عراق، آشکارا تحلیل رفته است. وی خواستار تکمیل اهداف تصرفشدهی فعلی و حفظ و تثبیت آن شد.(54) بدین ترتیب با جمعبندی از اوضاع جدید، تصمیم قرارگاه فتح معطوف به تکمیل و تثبیت وضع موجود شد.(55)
آرامش موقت صبح روز دوم عملیات چند ساعتی بیشتر دوام نیاورد و از بعدازظهر دشمن با آوردن 2 گردان نیرو در یال زبانهیی ارتفاع برددکان، بار دیگر از دو سمت به شاخ شمیران حمله کرد که مقاومت نیروهای لشکر57 ابوالفضل(ع) مانع از پیشروی آنها شد. فرمانده لشکر57 به دلیل کمبود نیرو از قرارگاه فتح درخواست نیروی کمکی کرد. عراق با در اختیار داشتن یالهای جنوبی ارتفاع برددکان و روستای زرین، همچنان نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) را تهدید میکرد. ضعف توان لشکر ابوالفضل(ع)، به کارگیری یک یگان جدید را اجتنابناپذیر کرده بود. ساعت 14:40 یک گردان از تیپ18 الغدیر برای کمک به این یگان راهی یالهای شرقی شاخ شمیران شد تا در این ارتفاع مستقر شده و ضمن دفع حملات دشمن به سمت یال زبانهیی پیشروی کند. اما فرماندهی تیپ الغدیر معتقد بود که به جز دفع ضد حملهی دشمن، امشب قادر به اجرای عملیات نیست و نیروهای این تیپ شب بعد میتوانند وارد عملیات شوند. علاوه بر این ناامن بودن جادهی چمسراژین که مسیر تردد منطقه محسوب میشد- مشکلی بود که همچنان وجود داشت.(56)
روز سوم عملیات
در سومین روز عملیات بیتالمقدس4، نیروهای لشکر57 ابوالفضل(ع) مانند دو روز قبل زیر فشار حملات عراق قرار داشتند. فرماندهان عراقی به یگانهای خود دستور داده بودند به هر شکل ممکن ارتفاع شاخ شمیران را تصرف کنند. نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) روی قلهی این ارتفاع حضور داشتند، اما یالهای صخرهیی در جنوب آن و قسمتی از جادهی چمسراژین به روستای زرین در اختیار عراقیها بود. رزمندگان لشکر ابوالفضل(ع) میکوشیدند با اجرای آتش روی مواضع عراقیها مانع فشار آوردن نیروهای دشمن به قلهی ارتفاع شاخ شمیران شوند و آنها را کنترل کنند. رساندن مهمات و تدارکات برای نیروهای این لشکر که با شجاعت و سرسختی میجنگیدند به دلیل مناسب نبودن جاده و وجود گل و لای فراوان و آتش پرحجم توپهای دشمن همچنان به سختی انجام میشد.(57) علاوه بر آن، حضور نیروهای عراقی در روستای ورمن در غرب ارتفاع شاخ شمیران و روستای زرین در جنوب شرقی این ارتفاع، موقعیت نیروهای لشکر ابوالفضل(ع) را ناامن کرده بود. ضرورت حفظ شاخ شمیران سبب شد تا فرماندهان لشکر ابوالفضل(ع) و تیپ الغدیر به قرارگاه عملیاتی فتح آمده و به مشورت در این باره بپردازند. فرمانده قرارگاه فتح با توجه به کمبود یگان جدید، در خصوص اجرای عملیات در برددکان، تردید داشت. از طرفی حفظ حداقل توان یگانها برای دفاع از منطقه در صورت ادامهی فشار دشمن ضروری به نظر میرسید. فرماندهان یگانها نیز چنین نظری داشتند.
تقویت و تحکیم ارتفاع شاخ شمیران: هدف نهایی عملیات
پس از بررسی آخرین وضعیت منطقه و یگانها و با توجه به محدودیت نیرو، به یگانهای حاضر در منطقهی عملیات ابلاغ شد که در حال حاضر عملیات روی ارتفاع برددکان منتفی است و به تیپ 18 الغدیر نیز کتباً ابلاغ شد که قبل از غروب آفتاب روز بعد، یک گردان را روی ارتفاع شاخ شمیران مستقر کند.(58) تیپ الغدیر همچنین مأموریت یافت علاوه بر تقویت ارتفاع شاخ شمیران، با اجرای عملیات روی یالهای جنوبی آن و روستای زرین، این منطقه را از دست دشمن خارج کند. تثبیت وضع موجود مستلزم انجام دادن اقداماتی بود؛ به این منظور قرارگاه فتح تدابیری به این شرح اتخاذ کرد:
1. تقویت شاخ شمیران با تیپ18 الغدیر و واگذاری مسئولیت جبههی اصلی آن به این تیپ. (این اقدام تا تاریخ 9 فروردین1367 به طور کامل انجام شد.)
2. تلاش جهت باز کردن جادهی چمسراژین و تأمین آن. مأموریت باز کردن جادهی چمسراژین به جهادسازندگی لرستان و مأموریت تأمین آن به تیپ انصارالرسول واگذار شد.
3. انتقال دستگاههای زرهی و نفربر به خط لشکر27 برای مقابله با ضد حملههای دشمن.
4. انتقال دستگاههای مهندسی به دشت تولبی برای ایجاد خاکریز به عنوان خط پدافندی و ترمیم جادهی خط به ساحل خودی و همچنین ایجاد مواضع و استحکامات برای نیروها و دستگاههای زرهی. این اقدام با کمک جهاد آذربایجان شرقی و تیپ مهندسی الهادی سپاه انجام شد.
5. واگذاری قسمتی از خط پدافندی لشکر محمد رسولالله(ص) در دشت تولبی به لشکر سیدالشهدا(ع) به منظور تقویت این خط دفاعی.(59)
ناکامی در تصرف یال زبانهای برددکان
فشار مداوم و همهجانبهی دشمن برای بازپسگیری مناطق از دست رفته، فرماندهان را بر آن داشت که علاوه بر تحکیم مواضع ارتفاع شاخ شمیران، یال زبانهیی برددکان و روستای زرین را تصرف کنند. تصرف این منطقه از این نظر اهمیت داشت که دشمن در چند روز گذشته از این مسیر به منزلهی محور اصلی ضد حملههای خود استفاده کرده بود. همچنین نیروهای عراقی با استقرار در این یال و روستای زرین با آتش مستقیم و منحنی خود، جادهی چمسراژین- تنها عقبهی خشکی نیروهای خودی- را در طول شبانهروز مسدود کرده بودند.
بر این اساس اجرای عملیات با هدف تصرف مناطق یاد شده در 8فروردین1367 به تیپ الغدیر واگذار شد. این تیپ که به تازگی وارد منطقهی عملیاتی شده بود، پس از ابلاغ مأموریت، اقدام به انجام دادن شناساییهای لازم کرده و متعاقب آن 3 گردان راهی ارتفاعات کرد و برای ساعت 23 نهم فروردین1367 اعلام آمادگی کرد.(60) در ابتدای شب عملیات (9/1/1367) قبل از حرکت نیروهای تیپ الغدیر به طرف دشمن، نیروهای عراقی از چند طرف باز هم به شاخ شمیران حمله کردند در نتیجه نیروهای تیپ الغدیر درگیر دفع پاتک دشمن شدند.(61) با کاسته شدن فشارهای دشمن، نیروهای عملکنندهی تیپ الغدیر به استعداد 4 دسته رأس ساعت 23، حرکت خود را به طرف دشمن آغاز کردند. در این شب مهتاب به طور کامل همه جا را روشن کرده بود. تدبیر فرمانده گردان عملکننده آن بود که نیروهایش زمانی به نزدیکی دشمن برسند که هوا کاملاً تاریک شده باشد. تأخیر در اجرای عملیات، فرماندهان قرارگاه فتح را نگران کرده بود. به همین دلیل ساعت 4:30 بامداد، برادر غلامپور فرمانده قرارگاه فتح، از فرمانده تیپ الغدیر خواست که در صورت ممکن عملیات را منتفی کرده و نیروها را به عقب بازگرداند. برادر آقابابایی (فرمانده تیپ) در پاسخ وی گفت که نیروها اکنون به پای کار رسیدهاند و برگرداندن آنها به صلاح نمیباشد.(62) بدین ترتیب ساعت 4:40، درگیری با دشمن آغاز شد و تعدادی از مواضع آنها به تصرف نیروهای خودی درآمد، اما با روشن شدن هوا، تسلط دید و تیر دشمن بر نیروهای عملکننده و همچنین ضعف در اجرای آتش ادوات خودی روی مواضع عراقیها، سبب شد رزمندگان ساعت 8 صبح با برجای گذاشتن تعدادی مجروح و شهید به عقب باز گردند.(63) عدم شناسایی دقیق، ضعف مانور عملیات، کمبود آتش ادوات، تأخیر در شروع عملیات و ضد حملهی تیپ الغدیر ساعاتی قبل از عملیات، از جمله عوامل مؤثر در ناکامی نیروهای عملکننده در این حمله بود.(64) پس از این عملیات، اطلاعاتی به قرارگاه رسید مبنی بر این که دشمن اقدام به تعبیهی موانع و سیمخاردار در جلوِ خود کرده است. مسئولان قرارگاه این اقدام را نشانهی فروکش کردن تلاشهای دشمن و ناامیدی آنها از بازپسگیری مناطق از دسترفته تلقی کردند. و در نتیجه قرارگاه به یگانهای تابعهی خود دستور داد تا به تحکیم و تثبیت مواضع پدافندی بپردازند و این به معنای پایان یافتن عملیات بیتالمقدس4 در ارتفاعات جنوب دریاچهی دربندیخان بود.(65)
تحلیلی از وضعیت دشمن
عراق همیشه به منطقه و ارتفاعات جنوب دریاچهی دربندیخان (از جمله شاخ شمیران و شاخ سورمر و برددکان) حساسیت ویژهیی داشت چرا که این منطقه راه رسیدن نیروهای خودی به سد دربندیخان بود. با اجرای عملیات والفجر10 و موفقیتهای حاصل از آن، هوشیاری و حساسیت دشمن به این منطقه دو چندان شد. انتقال سریع تعدادی از یگانهای دشمن از جبهههای جنوب به منطقهی سد دربندیخان به فاصلهی چند روز پس از شروع عملیات والفجر10 و استقرار بیش از 8 یگان دشمن در ارتفاعات جلو سد تا اندازهیی مؤید این امر میباشد. با وجود حضور این یگانها، نیروهای دشمن به دلیل نداشتن زمان کافی، نتوانستند مواضع و ردههای مستحکمی را در سواحل جنوبی دریاچهی دربندیخان و زمینهای نسبتاً هموار دشت تولبی، ایجاد کنند، بنابراین با بمببارانهای وسیع شیمیایی کوشیدند تا حدی عقبماندگی خود را جبران کنند. سرعت عمل رزمندگان در شروع عملیات - با وجود نواقص متعدد در زمینههای گوناگون (شناسایی، طرح مانور، کمبود امکانات و …)- موجب شد تا دشمن با وجود هوشیاری نسبتاً زیادی که در منطقه داشت نتواند به طور کامل مانع حرکت رزمندگان اسلام شود. از ابتدای شروع عملیات تا ساعتها پس از آن، دشمن با حفظ ارتفاعات مهم، میکوشید تا در طول روز نیروهای خودی را به مواضع اولیه عقب براند، اما با تصرف شاخ شمیران به همت رزمندگان لشکر57 ابوالفضل(ع)، دشمن به کلی دستپاچه شد، طوری که بعد از آن سراسیمه از هر سو به طرف شاخ شمیران، هجوم آورد ولی به دلیل هوشیاری و پدافند مناسب نیروهای مستقر بر این ارتفاع مجبور به عقبنشینی شد. طبق گفتههای یکی از اسیران عراقی، دشمن با اعزام 4 تیپ به منطقه از نیروهایش خواسته بود که با پاتکهای پیدرپی و به هر نحو ممکن، شاخ شمیران را از دست نیروهای ایرانی خارج کنند، ولی نیروهای عراقی با وجود اجرای بیش از 15 پاتک در طول روز، موفق به انجام این کار نشدند و سرانجام از تاریخ 10فروردین1367 به بعد، به تثبیت وضع موجود تن دادند.(66)
ارزیابی و جمعبندی عملیات
کسب آمادگیهای لازم در مدتی کوتاه (تقریباً یک هفته پس از عملیات والفجر10)، تصرف ارتفاعات مهمی همچون شاخ شمیران و شاخ سورمر، 5 روز جنگ مداوم و دفع پاتکهای مکرر عراق بیانگر موفقیت نسبتاً مطلوب یگانهای شرکتکننده در عملیات بیتالمقدس4 میباشد. در این عملیات اهداف مورد نظر به طور کامل تصرف نشد، اما دستیابی به ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر با وجود هوشیاری کامل دشمن و خستگی مفرط یگانهای خودی بر اثر نقل و انتقالات فراوان در طول دو سه ماه گذشته، بسیار حائز اهمیت است.
نکات بارز (قدرت و ضعف) عملیات بیتالمقدس4 را میتوان چنین بیان کرد:
1. مناسب بودن طرح مانور عملیات
طرح مانور این عملیات بر خلاف همهی عملیاتهای قبلی در این منطقه، به شکل مانور احاطهیی و ضربه زدن از پشت به دشمن بود. دسترسی یگانهای خودی به ارتفاعات تمورژنان در عملیات والفجر10، این امکان را به وجود آورد تا جهت تصرف ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر از راهکار جدیدی یعنی نفوذ در معابر وصولی عقبهی دشمن استفاده شود، در حالی که در همهی عملیاتهای گذشته در این منطقه، عملیات از جهت جنوب به شمال انجام شده بود.
2. سرعت عمل یگانها در کسب آمادگیهای مورد نیاز
عملیات بیتالمقدس4 به فاصلهی ده روز پس از عملیات گستردهی والفجر10 اجرا شد و همین امر را میتوان یکی از دلایل اصلی موفقیت عملیات به حساب آورد.
3. ناقص بودن شناساییها
ضرورت داشتن سرعت در اجرای عملیات مانع از آن میشد که یگانها بتوانند پس از کسب آمادگیهای لازم در همهی زمینهها، عملیات خود را شروع کنند. شناسایی موانع و مواضع دشمن از جملهی این موارد بود که قبل از شروع عملیات تکمیل نشد. دیر وارد منطقه شدن نیروها، وضعیت مهتاب و نبود نیروی غواص در برخی یگانها سبب شد آنها موفق به انجام شناسایی کافی از منطقه نشوند، با این حال آشنایی کلی یگانهای عملکننده به ارتفاعات مورد نظر و ضرورت سرعت عمل در آغاز عملیات، فرماندهان را مجاب کرد تا از وضعیت ایدهآل چشمپوشی کرده و با وضع موجود عملیات را شروع کنند. البته در بین یگانهای عملکننده، لشکر10 سیدالشهدا(ع) شناساییهای نسبتاً خوبی از منطقهی دشمن انجام داده بود که همین مقدار، پایه و محور مانور یگانهای عملکننده قرار گرفت.
4. اقدام دشمن به بمببارانهای وسیع شیمیایی
ارتش عراق که در مقایسه با اقدامات یگانهای سپاه پاسداران به شدت دچار عقبماندگی شده بود، برای جبران ضعف خود و تأثیرگذاری روی توان نیروهای عملکننده، در مقیاس وسیعی عقبهی یگانها و محل تجمع آنان را بمبباران شیمیایی کرد. استفادهی عراق از سلاحهای شیمیایی در طول عملیات ادامه یافت و تا حد زیادی روی توان یگانها تأثیر گذاشت. این اقدام دشمن از عوامل مؤثر در عدم دستیابی به همهی اهداف عملیات شد.
5. هوشیاری کامل ارتش عراق در ارتفاعات شاخ شمیران و شاخ سورمر
ارتش عراق همیشه به این منطقه حساس بود، با اجرای عملیات والفجر10 هوشیاری دشمن افزایش یافت. حضور 10 یگان عراقی در حد فاصل شاخ شمیران تا سد دربندیخان از میزان اهمیت منطقه حکایت میکند. یگانهای عراقی با حضور در ارتفاعات مسلط منطقه، شاهد بسیاری از تحرکات یگانهای سپاه در منطقه بوده و از عملیات ایران در این منطقه آگاهی کاملی داشتند.
6. کمک دیگر یگانها به نیروهای عملکننده
تعجیل در شروع عملیات و جابهجاییهای مکرر نیروها مانع از آن شد تا یگانها با همهی امکانات خود در منطقهی عملیاتی حضور یابند و به طبع این امر، مسئله مشکلاتی را به وجود آورده بود.
اهمیت تصرف ارتفاعات مورد نظر و تکمیل اهداف عملیاتی والفجر10 موجب شد تا یگانهای شرکتکننده در عملیات والفجر10 که از قبل در این منطقه مستقر بودند، امکانات مورد نیاز یگانهای عملکننده را در اختیار آنها قرار دهند که این مسئله نقش مؤثری در تسریع امور داشت.(67)
آمار خسارتهای وارد شده به دشمن و غنائم بهدست آمده
در این عملیات 5 تیپ و 3 گردان دشمن از 50 تا 100 درصد متحمل خسارت شدند و علاوه بر کشته یا مجروح شدن بالغ بر 5000 نفر از نظامیان عراقی، 498 نفر نیز اسیر شدند.
خسارتهای وارد شده به یگانهای دشمن و غنائم به دست آمده از آنان به این شرح است:
علاوه بر این بیش از 15 تانک و نفربر و بیش از 50 خودرو دشمن منهدم شد.
میزان آسیب یگانهای عراقی چنین است:(68)
بازتابهای عملیات بیتالمقدس4
تصرف بخشی از ارتفاعات جنوب دریاچهی دربندیخان در عملیات بیتالمقدس4، اهمیت ویژهیی داشت و ضمن تکمیل اهداف عملیات والفجر10، مانع تسلط دید و تیر یگانهای عراقی بر قسمتی از دشت زور و ارتفاعات مشرف بر شهر حلبچه شد. با این حال، این عملیات به دلایلی از جمله حجم فراوان اخبار مربوط به بمبباران شیمیایی حلبچه و روستاهای اطراف آن و ابعاد وسیع بینالمللی این واقعه، بازتاب وسیعی در رسانههای بینالمللی نداشت، اما رسانههای داخلی پوشش خبری مناسبی به این عملیات دادند و حتی برخی رسانهها آن را بخش تکمیلی و مرحلهی پنجم عملیات والفجر10 قلمداد کردند.(69) رادیو بی.بی.سی در بررسی نتایج این عملیات به گمانهزنی دربارهی عملیات بعدی ایران در مناطق کردنشین پرداخت و گفت: به دنبال این پیروزیِ ایران انتظار میرفت که این نیروها به حملهی عمیقتری در داخل عراق دست بزنند. ممکن است تصرف سلیمانیه که میتواند راه را برای رسیدن نیروهای ایران به میدانهای نفتی کرکوک عراق باز کند، یکی از هدفهای مهم ایران باشد. […] هدف فوریتر ایران میتواند نیروگاه آبی دربندیخان باشد که برق بغداد را تأمین میکند. نیروهای ایران بر ساحل شرقی دریاچهی پشت سد مسلطاند و بنا به گزارش منابع کُرد، نیروهای ایران در حال آماده شدن برای عبور از دریاچه هستند. ممکن است هدف عراق این باشد که نگذارد ایرانیها سرپلشان را به یکی از مناطق تحت تسلط کردها متصل کنند. در بازتاب عملیات بیتالمقدس4 در رسانهها، بر عملیات جبههی کُردستان آنچنان که باید و شاید تأکید نمیشود، زیرا به نظر میرسد که مشکلات حمل و نقل از تهاجم عمدهی ایران در این منطقه جلوگیری کند.(70)
منابع:
1. مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: گزیدهی اسناد عملیات بیتالمقدس4، سند شماره 31747، مدیریت جو و اطلاعات نیروی زمینی سپاه، ص98.
2. سند شماره 678 / مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: گزارش عملیات بیتالمقدس4، صص9-4.
3. سند شماره 1636 / مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: دفترچه ثبت جنگ، راوی قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) در عملیات والفجر10، راوی: داود رنجبر از 25/12/1366 تا 30/12/1366، صص33-31.
4. سند شماره 1683/ د مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: دفترچهی ثبت جنگ راوی قرارگاه فتح (کربلا) در عملیات بیت المقدس4، راوی: فرهاد درویشی، از 1/1/1367 تا 10/1/1367، صص16-15.
5. مأخذ3، صص103-96.
6. مأخذ1، سند شماره 030384 از نیروی زمینی سپاه – معاونت اطلاعات به فرماندهی کل سپاه، 18/1/1367، ص162.
7. مأخذ1، سند شماره 132144، 12/1/1367، صص223-221.
8. مأخذ2.
9. مأخذ2، ص11.
10. سند شماره 1640/ د مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: دفترچهی ثبت جنگ راوی قرارگاه نیروی زمینی در عملیات والفجر10، راوی: اسدالله احمدی، از 28/12/1366 تا 3/1/1367، ص8-7.
11. سند شماره 16750/ پ.ن مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نوار شماره28248، صص120-114.
12. مأخذ3، ص103.
13. مأخذ10، ص23.
14. مأخذ4، صص22-21.
15. سند شماره 16734/ پ ن مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نوار شماره28249، جلسهی خاتم، صص100-92.
16. سند شماره 30337 مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: از سید رحیم صفوی به برادر غلامپور، 1/1/1367، سند تک برگی.
17. سند شماره 2179/ پ ن مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نوار شماره 28290، گزارشی از عملیاتهای بیتالمقدس3 و 4 نیروی زمینی و عملیات والفجر10، اسدالله احمدی، 29/12/1366، صص40-30.
18. مأخذ11، صص120-114.
19. مأخذ10، ص23.
20. مأخذ4، صص16 - 15.
21. مأخذ10، صص142 - 127.
22. مأخذ4، صص39 - 35.
23. مأخذ10، صص63 - 57.
24. مأخذ1، سند شماره 030337، 1/1/1367، ص21.
25. سند شماره 259780 مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: 29/12/1366، ص1.
26. مأخذ11، صص73-69.
27. سند شماره 30336 مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: از فرماندهی نیروی زمینی سپاه پاسداران، 1/1/1367، سند تک برگی.
28. سند شماره 30336 مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: از فرماندهی نیروی زمینی سپاه، گزیده اسناد عملیات بیتالمقدس4، از2/12/1366تا 31/3/1367، ص17.
29. مأخذ 10، صص 142-127 و 103-101.
30. سند شماره 390447 مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: از فرماندهی قرارگاه فتح به فرماندهی تیپ13 امیرالمؤمنین(ع)، 4/1/1367، صص 2-1.
31. مأخذ4، ص 29.
32. مأخذ4، صص40-1/39؛ و- مأخذ2، صص 32-31؛ و- سند شماره 1641/ د مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: دفترچهی ثبت جنگ راوی قرارگاه نیروی زمینی خاتم در عملیات والفجر10 و عملیات بیتالمقدس4، راوی: اسدالله احمدی، از 3/1/1367 تا 10/1/1367، صص37-36.
33. مأخذ4، ص40.
34. مأخذ4، ص41.
35. سند شماره 622 مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: گزارش اجمالی راوی لشکر57 ابوالفضل(ع) در عملیات بیت المقدس4، مرتضی ملکوتیان، ص 5.
36. سند بدون شماره مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، خلاصهی گزارش راوی لشکر27 محمد رسولالله(ص) در عملیات بیتالمقدس4 سیدابوالفضل سیدموسوی، ص 5.
37. مأخذ4، صص46-43؛ و- سند شماره 323373 مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: از قرارگاه تاکتیکی تیپ63 خاتم الانبیا(ص)، 10/1/1367، ص 1.
38. مأخذ4، ص 55.
39. مأخذ 32 بخش سوم، صص42-41.
40. مأخذ4، ص59.
41. مأخذ4، ص 64؛ و- مأخذ 35، ص 1/5.
42. خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارشهای ویژه، نشریهی شماره 7 (7/1/1367)، صص 8-7، منطقه عملیاتی والفجر10، 6/1/1367؛ و- مأخذ 32 بخش سوم، صص64 و 74.
43. مأخذ4، صص 73 و 81 و 84 و 87 .
44. مأخذ 32 بخش سوم، ص 1/68.
45. مأخذ4، صص 81-78؛ و- سند شماره 332252 مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: خلاصهی بازجویی تعدادی از اسرای عملیات بیتالمقدس4، ص 4.
46. مأخذ 32 بخش سوم، صص 1/68-68.
47. مأخذ4، صص 84-81؛ و- مأخذ2، ص 36.
48. مأخذ 32 بخش سوم، ص 68.
49. سند شماره 390306 مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: دستور عملیاتی بیتالمقدس4، تیپ مستقل 18 الغدیر، 6/1/1367، صص 3-1.
50. مأخذ4، صص 86-85 .
51. مأخذ2، صص 38-37.
52. مأخذ4، صص 88-86.
53. مأخذ4، صص 100-98؛ و- مأخذ 32 بخش سوم، ص 74.
54. مأخذ 32بخش سوم، ص 75-72.
55. مأخذ2، ص 38.
56. مأخذ4، صص 94-93 و 98 و 102-100.
57. سند شماره 1685/ د مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: دفترچهی ثبت جنگ راوی لشکر57 ابوالفضل(ع)، راوی: مرتضی ملکوتیان، از5/1/1367 تا 9/1/1367، صص 37-34 و 41.
58. سند شماره 390443 مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: از فرماندهی قرارگاه کربلا به فرماندهی تیپ 18 الغدیر، 7/1/1367، سند تک برگی.
59. مأخذ4، صص 107-102.
60. سند شماره 2630/ پ ن مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نوار شماره 28304، اسدالله احمدی، صص 2-1 و 130-112.
61. سند شماره 683 مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: ص 118.
62. مأخذ4، ص 122.
63. سند شماره 390313 مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: 15/1/1367، سند تک برگی.
64. مأخذ4، صص 122-121.
65. مأخذ2، ص 40.
66. مأخذ2، ص 45.
67. مأخذ2، صص 52-51.
68. مأخذ2، ص 41.
69. محمد درودیان، شلمچه تا حلبچه، سیری در جنگ ایران و عراق (جلد چهارم)، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تابستان 1376، ص 228.
70. خبرگزاری جمهوری اسلامی، گزارشهای ویژه، نشریهی شماره 6 (6/1/1367)، ص23، تهران: خبرگزاری جمهوری اسلامی، 5/1/1367
اسامی افراد حاضر در این تصویر به یادماندنی به شرح زیر است:
1- سردار علی اکبر ییلاقی اشرفی - فرمانده اسبق لشکر ویژه 25 کربلا
2- حجت الاسلام بشردوست – نماینده امام در قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)
3- محمد نبی رودکی – فرمانده لشکر 19 فجر
4- کریم نصر – فرمانده تیپ 44 قمر بنی هاشم
5- محسن رضایی – فرمانده سابق کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
6- حسین اعلائی – مسئول ستاد قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)
7- ناشناس
8- عزیز جعفری - فرمانده سپاه 11 قدر
9- احمد رضایی – پسر محسن رضایی
10- محمد علی خدنگ – برادرهمسر محسن رضایی
11- علی رضایی – پسر محسن رضایی
12-مرتضی صفاری - فرمانده آموزش قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)
13- شهید حسن درویش - فرمانده تیپ امام حسن (ع)
14- شهید کاظم رستگار – فرمانده لشکر 10 سیدالشهداء(ع)
15- ناشناس
16- سارا رضایی – دختر محسن رضایی
17- شهید مهدی باکری – فرمانده لشکر 31 عاشورا
18- ناشناس
19- محمد دانش راد – از فرماندهان قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)
20- مرحوم محمود مسافری – محافظ محسن رضائی
21- ناشناس
22- رحیم صفوی – جانشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
23- جانباز موسی نجف پور شهنی
24- شهید محمدابراهیم همت – فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله(ص)
25- شهید رضا چراغی – جانشین لشکر 27 محمد رسول الله(ص)
26- محمد باقری – فرمانده اطلاعات قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)
27- سردار عبدالمحمد رئوفینژاد – فرمانده لشکر 7 ولیعصر(عج)

برچسبها: عکس

برچسبها: سجده
لشکر 14 امام حسین، از یگانهای پیشتاز حضور سپاه در جبهه جنوب به حساب میآید و نقش بیبدیلی در توفیقات سلسله عملیاتهای آزادسازی مناطق اشغالی ایفاء کرده است. افراد موثری که بعدها با محوریت و فرماندهی حسین خرازی لشکر 14 امام حسین را پایهگذاری کردند در واقع پیشتر در کردستان در مقابل ضدانقلاب مسلح و تجزیهطلبان جنگیده و آبدیده شده بودند. آنها با حضور در دارخوین خط شیر را تشکیل دادند و از اولین یگانهای تاسیسی سپاه در دوران گسترش سازمان رزم سپاه بودند.
یکی از ویژگیهای پراهمیت سازوکار مدیریت لشکر 14 امام حسین، کادرسازی در ردههای فرماندهی بود. به طوری که در کنار شهید حسین خرازی که البته محور و چهره شاخص لشکر 14 بود، نفرات موثر در قواره فرماندهی این لشکر وجود داشتند و گستردگی تشکیلاتی نظامی این لشکر، آن را تبدیل به یگانی شاخص در مجموع یگانهای سپاه کرده بود.
پروژه تاریخ شفاهی سردار محمدرضا ابوشهاب، از فرماندهان لشکر 14 امام حسین در دوران دفاع مقدس، به دلیل واکاوی نقش لشکر 14 امام حسین در نبردهای سرنوشتساز جنگ تحمیلی از اهمیت بالایی برخوردار است. مجری پروژه تاریخ شفاهی ابوشهاب، محسن رخصتطلب است که با سابقه طولانیمدت راویگری فرماندهان اصفهانی (ردانی، خرازی، کاظمی) اشراف کاملی از حضور و عملکرد لشکر 14 امام حسین در جنگ دارد.
در جلسه چهاردهم تاریخ شفاهی سردار ابوشهاب، به محاصره نیروهای این لشکر (در آن زمان در قالب لشکر نبودند) در عملیات فتح المبین پرداخته شد. موقعیت جغرافیایی عملیات، چگونگی نبرد در محاصره و نهایتا خروج از بنبست با استقامت و عقلانیت نیروهای این لشکر از مطالب جذاب و خواندنی بود که به دلیل نزدیکی به سالروز عملیات فتح المبین (2 تا 10 فروردین) از نظرتان میگذرد.
رخصت طلب: حالا میخواهم از حال و هوای محاصره بگویید. رزمندگان چگونه در این محاصره مقابل عراقیها خط درست کردند؟ آتش پشتیبانی شما چقدر بود؟ آتش عراق چقدر بود؟
ابوشهاب: آتش پشتیبانی ما مقابل عراق خیلی ناچیز بود. چرا؟ چون عراقیها امکاناتشان مستقر بود. ما با توجه به امکانی که داشتیم، اهدافمان تا عینخوش بود. ولی تا تنگه ابوغریب و حتی تا ... نزدیکیهای شاوریه هم آمدیم. یعنی نیروهایمان را مدام گسترش دادیم. بچههای توپخانة ما نمیتوانستند نقطه کمکی ثابت داشته باشند و به صورت پراکنده با دیده بانها فعالیتهای گوناگون بود ... الحمدلله بچهها مثل شیر، خیلی عالی در محاصره، مبارزه میکردند. اصلاً بحث محاصره نبود؛ بچهها آنجا اینطور مقتدرانه ایستادگی میکردند و اصلاً لذت میبردند. خود منطقه فتحالمبین حال و هوایی معنوی داشت؛ بس که شاداب، عالی و بینظیر بود.
رخصت طلب: روحیه را تقویت میکرد.
ابوشهاب: این لالهها که به صورت طبیعی از زمین بیرون زده بود، روحیهبخش بود. خب آنجا چون منطقه جنس زمین از این ریگهای درشت و سنگلاخی بود، نمیشد خیلی ساده سنگر زد. خاک نبود که بچهها بتوانند سنگرسازی بکنند. ولی حالا یک جوری یک چال کوچکی میکندند. مهمترین جای ما بعد از اینکه از ارتفاعات تیشه کن آمدیم پایین، باغ شماره هفت بود. بعد بچه ها آمدند اینطرف و جلوی یک پلی که حدوداً هفت دهانه بود نمیدانم یا 40 دهانه بود...
رخصت طلب: 40 دهانه بود.
ابوشهاب: مستقر شدند و ما برایشان گونی فرستادیم و آنها سریع گونیها را پر از خاک کردند که جسماً محفوظ بمانند. استقرار ما بدین شکل بود...
رخصت طلب: بله. نیروها شما توی این منطقه مشکل آب و غذا که نداشتند؟
ابوشهاب: چرا دیگر، محدودیت داشتیم. یک حالت جیرهبندی بود و خود بچهها ملاحظه میکردند. من شاهد بودم که همه نیروها از رزمنده گرفته تا فرمانده، گذشت می کردند و میگفتند به آن نیرو بیشتر بدهید. آنها سهمیه خودشان را نمیخورند تا به نیروهای دیگر کمک بکنند که بتوانند استقامت کنند. [این جیرهبندی به خاطر این بود که] اگر یک روزی دشمن رخنه کرد و جاده ما را از تیشهکن بست، ما حداقل خودمان بتوانیم در این منطقه استقامت بکنیم. سه بار هم دشمن حمله شدید کرد که این جاده ما را مختل کند. ... ما در این محاصره هم حملات دشمن را جواب میدادیم، هم بعضاً شبها هجوم میکردیم. شب پنجم هم که با یک هجوم عالی که با تدبیر حاج حسین خرازی بود، توانستیم منطقه را پاکسازی کنیم و با هجومهای بعدی دیگر کل منطقه آزاد شد.
رخصت طلب: شما در این چند روز محاصره، تانک نداشتید؟ از عراقی ها تانکی غنیمت گرفتید؟
ابوشهاب: چرا؛ ما از عراقیها غنیمت داشتیم، از آنهایی که داخل خودشان گلوله داشتند؛ استفاده میکردیم. شهید عسگری و بچههایی که آموزش داده بودند، استفاده میکردند. مثلاً پنج، شش تا استفاده شد که دشمن رعب بکند و همه جا نتواند جلو بیاید جلو و حمله بکند.
رخصت طلب: ولی دشمن به تعداد زیاد تانک داشت.
ابوشهاب: بله؛ اصلاً در این منطقه، یگانهای زرهی و مکانیزه عراق مستقر بود.
رخصت طلب: عجیب است با این همه استعداد زرهی که عراق داشت، چهجوری بچهها مقاومت کردند؟
ابوشهاب: خیلی زرهی آنها اذیتمان کرد. دو شهید بزرگوار کاظمی و قانع؛ که از گردان بچههای شهررضای اصفهان بودند و شهید حیدرپور هم بینشان بود، اینها خیلی با این تانکها جنگیدند و فقط بچههای ما شاید حدود 60، 70 تا از تانکهای دشمن را با آر پی جی و امکانات دیگر زدند. حالا شما حساب کنید که در محاصره هم بودیم و شاید بیش از صد و ده، پانزده تانک از دشمن را، در کل محور محل استقرارمان منهدم کردیم.
رخصت طلب: عراق از این پادگان عین خوش چه استفادهای میکرد؟
ابوشهاب: مهمات، امکانات و فرماندهی اش داخل آن جا بود. چون سنگرهای بسیار مهم و ضد بمب هواپیما داشت. برای مهمات و سنگر فرماندهی خیلی عالی بود.
رخصت طلب: ... که به دست شما افتاد!
ابوشهاب: بله، همه به دست ما افتاد. اتفاقاً ما هم رفتیم سنگر فرماندهی مان را توی همانجا زدیم. (با خنده) چون خیلی محکم و عالی بود.
رخصت طلب: عامل اصلی شکسته شدن محاصره فقط خودتان بودید یا از بیرون هم کمکی آمد؟
ابوشهاب: نه، هیچ کمکی نیامد و فشاری که از درون محاصره داشتیم آن را شکست. ما همه مشکل و معضلمان ارتفاعات 202 یا دشت عباس و امامزاده عباس بود. حاج حسین خرازی دیگر شب پنجم الحمدلله بهترین تدبیر را کردند. ما آمدیم 202 را دور زدیم به لشگر10 عراق برخوردیم. این مقر فرماندهی لشگر 10 دشمن است و یک تیپ خیلی قویاش هم این طرف بود. ( اشاره می کند به نقاطی روی نقشه منطقه عملیاتی) این لشگر مکانیزه هم اینجا بود و یک تیپ خیلی قوی و محکمش هم مدتها و ماهها اینجا بودند و توجیه شده بودند. از این سو نیروهای ما، گرچه مدت زمان زیادی نبود که در این منطقه آمده بودند ولی مجموعاً بسیار عالی توجیه شده و با روحیه بودند. منطقه واقعاً یک معنویت خاصی داشت. آن معنویت نیروهای اسلام هم که به زمین و هوا تزریق میشد واقعاً لذت داشت آدم آنجا بماند و استقامت کند و این محاصره را بشکند. به اعتقاد اکثر شخصیتهای نظامی و کارشناسان نظامی قرارگاهی خودمان و حتی اسرایی که از دشمن گرفتیم و بعداً [بازجویی شدند] تمام موفقیت عملیات، هشتاد و خوردهای در صد، نود درصد موفقیت این جا بود که ما توانستیم به پشت دشمن بیاییم. دیگر وقتی دشمن از پشت تهدید شد، فرماندهی تدبیر کردند و قرارگاه فتح هم وارد شد. عراقیها هم احساس کردند [اگر جلو] بیایند قیچی میشوند. برای همین سریع به پشت رودخانه دویرج رفتند.
رخصت طلب: واقعاً سردار، وقتی که نیرویی در محاصره است به طور طبیعی یک مقدار اضطراب و دلهره توی وجود آدم میافتد.
ابوشهاب: نه، ما خیلی هم خوشحال بودیم. (با خنده)
رخصت طلب: اما یک دلیلی داشت که این به نظر من تبدیل به قوتش کرد و آن وجود و حضور فرمانده تیپ و جانشین فرمانده تیپ بود.
ابوشهاب: بله، ردانیپور.
رخصت طلب: شهید ردانی پور، شهید خرازی و مابقی کادر تیپ. اینجا نیرو دیگر اصلاً دلهرهای ندارد. چون فرمانده اش بغل دستش است.
ابوشهاب: خودش هم همانجا است دارد تصمیم میگیرد. بله، این واقعاً یکی از مهمترین دلایل بود.
رخصت طلب: بله، خیلی مهم است. تا اینکه نیرو را تنها جلو بفرستی و توی محاصره قرار بگیرد و بعد با بیسیم به او بگویند مقاومت کن.
ابوشهاب: بله، احسنت! در مجموع نبرد و محاصره ما در فتح المبین لذتبخش بود. شب پنجم ما همه با هم یک دست یا علی دادیم. شهید ردانی پور، شهید خرازی، شهید فنایی، شهید موحد دوست، شهید بالایی، شهید جعفری و شهید گرامی، همه فرماندهان قوی و یل و از بچههای کردستان بودند.
رخصت طلب: در کردستان آب دیده شده بودند.
ابوشهاب: آفرین! آب دیده شده بودند. اینها خودشان را از حسین (خرازی) جدا نمیکردند. اینها عین شب عاشورا واقعاً هرجا حسین بود، کنارش محکم استقامت داشتند و محکم تعهد الهی داده بودند. خب آن شب دور هم بودیم و همه شاداب بودند و اصلاً انگار نه انگار در محاصره هستیم. شهید خرازی هم یک فرمایشی داشتند، شب پنجم که از ساعت یازده و نیم ما حمله میکنیم روی ارتفاعات 202، گفتند تمام فرماندهان به نیروهایشان بگویند مدام ذکر لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم را همینجور بگویند. این ذکر یکی از ذکرهای با عظمت خداوند است. خیلی موثر بود. ما ساعت یازده و نیم که عملیات را شروع کردیم، تا ساعت دو و نیم ،سه بود که دشمن را هزیمت دادیم و روی ارتفاعات همه با هم یکپارچه متعهد شدیم که محکم برویم از محاصره در بیاییم. برای همین هم بود که حدودا در شب هفتم یا هشتم عملیات، ما اعلام کردیم امامزاده دیگر دست ماست، بیایید پایین و الحمدلله رب العالمین موفق شدیم.
برچسبها: روایت سردار ابوشهاب عملیات فتحالمبین

برچسبها: پاوه





برچسبها: آیتالله عباس واعظ طبسی



برچسبها: آیتالله عباس واعظ طبسی
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: حاج احمد متوسلیان فرمانده لشگر
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: جنگ عملیات سرلشگر رضایی سپهبد شهید صیاد شیرازی








منبع: جلد ششم از اسنادجنگ ایران و عراق دراسناد سازمان ملل متحد
مترجم محمد علی خرمی
برچسبها: اورانیوم نامبیا سوخت بمب اتمی ایران
آرشیو گویا سازی شده روزنامه ها به صورت مکانی و عملیاتی در سال89 به مدت دو سال تدوین شده است در این آرشیو از روزنامه های کیهان، انقلاب اسلامی ،جمهوری اسلامی و اطلاعات استفاده شده است.مراحل زیر قرار گرفتن یا برداشت موضوع مورد نیاز را به تصویر کشیده ایم

برچسبها: رزمنده
آرشیو شخصیت ها به صورت حروف الفبا در مدت بیش از یکسال زمان برد تا جمع آوری و تدوین شود این آرشیو روزانه به روز رسانی و تکمیل می شود و شخصیت های جدید به آن اضافه می شود.اکثر تصاویر منتشر نشده یا کمتر منشر شده می باشد.اگر شما هم افراد شاخص انقلاب و دفاع مقدس را می شناسید در قسمت نظرات وبلاگ معرفی نمائید.
با تشکر








برچسبها: رزمندگان جنگ انتخابات
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: شهدا فرماندهان
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: شهید حسن باقری احمد متوسلیان
برای دیدن کلیپ روی عکس کلیک کنید
برچسبها: ایستاده در غبار
این طرح توسط پاسداران سپاه آذربایجان غربی در زمان جنگ (دفاع مقدس) بر دیوار یکی از مناطق جنگی کشیده شده است
برچسبها: قلب اسلام ولایت فقیه
جهت مشاهده فیلم رو تصویر زیر کلیک نمائید.
برچسبها: مستندی عملیات طریق القدس بستان

برچسبها: بمباران يونيت اهواز
دفاع از مرزها سرما و برف نمی شناسد
برچسبها: رزمندگان دفاع مقدس

برچسبها: رزمندگان دفاع مقدس زمستان

برچسبها: ابراهیم همت


























