*دو ماه حبس برای شرکت در تظاهرات 15 خرداد
وی با شهیدحاج صادق امانی ـکه از فعالین در امر مبارزه بودـ آشنا شد. اگر قدیریان از دوران ملی شدن صنعت نفت از طریق فداییان اسلام در جریان فعالیتهای سیاسی قرار داشت، اما مبارزات سازمان یافته را از آغاز دهه چهل و از طریق هیأتهای مذهبی آغاز کرد که بعدها به نام هیأتهای مؤتلفه اسلامی شناخته شدند.
در جریان اعترضات مردمی به دستگیری حضرت امام راحل(ره) قدیریان به جرم حضور و سازماندهی تظاهرات دستگیر و به مدت دو ماه در حبس بود.
بعدها صادق و هاشم امانی از بستگان همسر وی به خاطر شرکت و همکاری در ترور حسنعلی منصور نخست وزیر خائن به ترتیب به اعدام و حبس ابد محکوم شدند.
* 17 بار زندان به خاطر اعلامیههای امام
پس از آزادی از زندان، حاج احمد قدیریان در کنار فعالیت سیاسی حضور در بازار را به عنوان محوری ترین فعالیت خود برگزید، چه این که بازار در آن زمان یکی از اصلی ترین مراکر فعالیت علیه رژیم ستمشاهی را تشکیل میداد.
وی کار در بازار را در سال 1336 با شاگردی در یک عطاری کوچک آغاز کرد و بعد از گذشت چند سال خود دارای مغازه عطاری در بازار تهران شد و تا سال 50 به خرید و فروش کلی اجناس عطاری مشغول بود.
او در دهه 50 به سمساری روی آورد و همراه برادرانش در خیابان سعدی تهران مغازهای را دایر کرد.
با وجود این قدیریان هم چنان در بازار تهران به شدت در چاپ و توزیع اعلامیههای امام (ره) فعال بود به گونهای که حدود 17 بار توسط ساواک و شهربانی احضار و چند بار بازداشت گردد.
* از حضور در کمیته استقبال امام تا معاونت دادستانی
قدیریان در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت کمیته استقبال از حضرت امام خمینی (ره) درآمد و در آخرین روزهای رژیم ستم شاهی نقش موثری در سرنگونی این رژیم و تصرف آخرین سنگرهای رژیم ستمشاهی ایفا کرد.
قدیریان پس از پیروزی انقلاب به یاری محمد مفتح شتافت و مدتی مسئولیت آموزش نظامی کمیته انقلاب اسلامی منطقه چهار را به همراه شافعی که بعدها در دولت رفسنجانی به وزارت تعاون رسید به عهده گرفت. محل این کمیته در ساختمان سابق کاخ جوانان در سه راه ضرابخانه تهران بود.
قدیریان در تاریخ 10 آذر 58 با حکم قدوسی به معاونت اجرایی دادستانی کل انقلاب و دادسرای انقلاب تهران منصوب شد. در حکم مزبور آمده است:«امور مربوط به مدیریت زندان اوین، تدارکات، انتظامات، تحقیق و عملیات ضربت را در کلیه واحدهای دادستانی که در محل اوین مستقر هستند حل و فصل و با قاطعیت کامل عمل نمایید و نظارت و مراقبت کامل نسبت به نگهداری، تحویل و تحول اسلحه و مهمات به عمل آورید.»
* قدیریان عامل اصلی فرو پاشیدن گروهک فرقان
قدیریان به عنوان معاون اجرایی قدوسی، در اولین اقداماتش به عنوان معاونت اجرایی دادستانی، نقش فعالی در دستگیری و بازجویی از اعضای گروه فرقان داشت. مسئول اصلی پرونده گروه فرقان شهید لاجوردی بود و کارهای مربوط به این گروه زیر نظر معاونت اجرایی دادستانی، انجام میگرفت.
*ترور در زندان اوین
فعالیت قدیریان در مقابله با منافقین به قدری تاثیر گذار بود که توسط یکی از ایادی منافقین به نام "کاظم افجهای "در زندان اوین ترور شد اما این ترور نافرجام بود.
* از ستاد مبارزه با مواد مخدر تا بنیاد 7 تیر
ازجمله سمتهای دیگر قدیریان سرپرستی ستاد مبارزه مواد مخدر و همچنین سرپرستی مسئولیت اعزام بسیجیان به جبههای حق علیه باطل بود.
حاج احمد قدیریان در سالهای اخیر مشاور وزیر دفاع و مدیر عامل بنیاد شهدای هفتم تیر بود.
-------------------------------------
دردوران مبارزه «رفت و آمدهاي زيادي به تهران داشتم و در تهران نيز به لحاظ نياز به تحرك دائم و سفر از اين جا به آنجا نياز به خودرو شخصي پيدا ميكردم. براي تأمين خودرو با آقاي صادق اسلامي تماس ميگرفتم و او هم با آقاي قديريان تماس ميگرفت و آقاي قديريان يا پسرش خودرو را براي من ميآورد و حدود يك يا دو هفته در اختيار من بود، سپس هنگام ترك تهران آن را يا در توقفگاه فرودگاه و يا توقفگاه ايستگاه راهآهن ميگذاشتم و كليد آن را زير يكي از چرخها قرار ميدادم. آنگاه به آقاي قديريان اطلاع ميدادم و او ميرفت و خودرو را برميداشت... پژو 404 ، چهار در و متعلق به آقاي قديريان بود.»
آقاي خامنهاي در ايرانشهر پرتحرك بود. براي رفتوآمد به اطراف شهر و يا تنها فرودگاه منطقه در زاهدان، نيازمند خودرو بود. ... چاره را در تماس با احمد قديريان ديد؛ همو كه در سفرهايش به تهران، خودرويي در اختيارش ميگذاشت، تا رفت و آمدش در تهران يا براي سفر به قم راحت باشد. آقاي قديريان، به ياد همان پژو 404، اين بار دو درش را خريد. تلاش كرد آن را در دفترخانهاي به اسم سيدعلي حسيني خامنهاي ثبت كند؛ چنانچه مأموران امنيتي پيگير موضوع شدند، آقاي خامنهاي ادعاي مالكيت كرده، بگويد كه از آن خودم است و از مشهد به ايرانشهر آورده شده است.
آقاي سيدمحمدباقر مهدوي كرماني، صاحب دفترخانهاي در جاده قديم شميران، حاضر شد در غياب آقاي خامنهاي سند را تنظيم كند. اين پژوي سفيدرنگ ساخت 1970م با شماره شهرباني 53287 تهران- ج، شماره موتور 5579446، به تاريخ بيستويكم اسفند 1356 در دفترخانه شماره 442، در قبال سي هزار تومان از محمدكاظم نيكنام خريداري شد.
آقاي قديريان سند را در اختيار محمدصادق اسلامي گذاشت تا به مشهد بفرستد. خودرو، راهي ايرانشهر شد. «پس از چندي شخصي نزد من آمد و گفت كه شما خامنهاي هستي؟ گفتم: بله. گفت: يك ماشين برايت آوردهام. و يك پژوي 404 به من نشان داد كه چهاردر نبود. به او گفتم: اين ماشين را آقاي قديريان فرستاده؟ گفت: بله. گفتم: ماشين آقاي قديريان چهاردر بود. گفت: من نميدانم. وظيفه دارم اين ماشين را به شما تحويل بدهم. بسيار تميز و نو بود.»
در طول ماههايي كه آقاي خامنهاي در ايرانشهر و سپس جيرفت بسر برد، اين خودرو در اختيارش بود. جادههاي ناهموار منطقه، هواي گرم و طاقتفرسا، و وفور استفاده، از آن خودرو نو، چهارچرخي لكنته ساخت.
پس از پايان تبعيد آقاي خامنهاي، اين خودرو به تهران منتقل شد تا تحويل آقاي قديريان شود. خودرو كه نيازمند بازسازي بود، توسط آقاي قديريان به تعميرگاه رفت و با 18 هزار تومان هزينه سر و شكلي دوباره گرفت. آقاي خامنهاي در راه بازگشت به مشهد بود كه دوباره با اين خودرو مواجه شد. آنجا بود كه شنيد از ابتدا به نام او خريداري شده است. پس از انقلاب به دلايل امنيتي نتوانست از آن استفاده كند و به بهاي ناچيزي فروخت. خودرو چهار يا پنج دست گشت تا اين كه به يك روحاني رسيد. او نيز به يك بنگاه معاملاتي در خيابان بوذرجمهري فروخت، اما نيازمند سند اوليهاش شد. پس از پيجويي فهميد كه صاحب آن سيدعلي خامنهاي، همان رهبر جمهوري اسلامي ايران است. راهي دستگاه رهبري شد. بار ديگر آقاي قديريان پيش افتاد، خودرو را خريد و به آقاي خامنهاي بازگرداند.
*شرح اسم؛ زندگينامه آيتالله سيدعلي حسيني خامنهاي (1357-1318)، صفحه 513
برچسبها: سردار, احمد قديريان, پاچنار, تهران

